حالت سیاه
28-04-2024
Logo
خطبه‌ی جمعه – خطبه‌ی 1039‌‌: اتحاد مسلمانان (مصیبت مسلمانان غزه).
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

خطبه‌ی نخست

سپاس خداوند را، او را می‌ستاییم و از او یاری می‌جوییم و از او هدایت می‌خواهیم و از شر نفس خویش و اعمال بد خود به او پناه می‌جوییم. هر کس را که خداوند هدایت کند گمراه کننده‌ای نیست و هر کس را خداوند گمراه کند وی را هدایتگری نخواهد بود. معبودی جز الله نیست و هیچ شریکی ندارد و به خدا بودنش اعتراف می‌نمایم و با هر کس او را انکار کند و به او کفر ورزد مخالفت می‌کنیم. و گواهی می‌دهم که تا چشم کار کند و گوش بشنود، محمد ﷺ رسول خدا و سرور مخلوقات و انسان‌ها است. خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان و یاران و نسل و دوستان و پیروانش تا روز قیامت. بار الها، آن چه به سود ماست، به ما بیاموز و از آن چه به ما آموختی، به ما منفعت برسان و بر علم ما بیفزای، حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را به ما باطل بنما و توفیق اجتناب از آن را به ما ارزانی کن و ما را از کسانی بگردان که سخن را می‌شنوند و از بهترینش پیروی می‌کنند و با رحمت خود ما را در زمره‌ی بندگان نیکوکارت قرار ده و ما را از تاریکی‌های نادانی و توهم به انوار شناخت و دانایی و از لجنزارهای شهوت به بهشت تقرب بیرون ببر. 

این خطبه داستانی دارد‌‌: مصیبت غزه

برادران گرامی، این خطبه‌ای که با یاری خداوند به عرضتان خواهم رساند، داستانی دارد. داستان این خطبه این است که گروهی از علمای بزرگ غزه دو هفته پیش به خانه‌ام آمدند و از آن‌جا که تعدادی از کانال‌های غزه درس‌های مرا روزی دو سه بار پخش می‌کنند به من گفتند، و امیدوارم چنین باشد، که من نزد آنان اعتبار دارم و همه‌ی گروه‌ها مرا قبول دارند، بنابراین در این وضعیت مصیبت‌بار که فقط خداوند از آن آگاه است، از من خواستند تا خطبه‌ای درباره‌ی اتحاد مسلمانان ایراد نماید که در اینترنت منتشر شود و آنان نیز آن را دریافت کرده و بارها آن را پخش خواهند نمود، لذا این خطبه در پاسخ به آنان است.

این زبان حال دشمن است: بگذارید فلسطینی‌ها همدیگر را بکشند

برادران ارجمند، یک سایت خبری ماجراهایی که در یک جلسه وزارتی در هیئت دولت اسرائیل رخ داده را چنین بیان کرده است: "دانستن سبب تغییر موضع اسرائیل درباره‌ی حمله نظامی به غزه بسیار جالب است. آنان توقف نمودند و مخالفت اکثریت اعضای حکومت و دستگاه‌های امنیتی اسرائیل با این حمله‌ی فعلی آشکار شد. زیرا وزیران دولت و رهبران دستگاه‌های اطلاعاتی معتقدند که اسرائیل یک اشتباه فاجعه آمیزی را مرتکب می‌شود، اگر این حمله را در زمانی انجام دهد که فلسطینیان همدیگر را می‌کشند و بر اساسا دیدگاهشان بزرگ‌ترین و موفق‌ترین حمله‌ی نظامی که رژیم اشغالگر بر علیه جنبش مقاومت راه بیندازد نمی‌تواند دستاوردهایی بهتر از جنگ فلسطینیان با یکدیگر داشته باشد، بنابراین توصیه می‌کردند که جنگ شروع نشود و فلسطینیان را وادا به کشتن یکدیگر کنند. 
این سخنی است که در کابینه‌ی وزیران اسرائیل گفته شده و یک موضع گیری ناگهانی برای جلوگیری از یک حمله نظامی تمام عیار بر علیه غزه اتخاذ شده تا منتظر باشند فلسطینیان همدیگر را بکشند. 

مردم دو دسته‌اند

به خدا سوگند، کاش مسلمانان و عرب‌ها در سراسر سرزمین‌هایشان به این حرکت‌ها و جنبش‌های مقاومت که مایه‌ی افتخارمان شده است، دلبسته بودند، ولی به خدا سوگند، اکنون ما بسیار خجالت ز‌ده‌ایم که سلاح مسلمانان به قلب مسلمانان نشانه رود.
نخست: بسیار به سخنانم دقت کنید. مخاطب من برادرانمان در غزه هستند: مردم با وجود اختلاف ملیت‌ها، وابستگی‌ها، نژادها، جنسیت‌ها، طایفه‌ها، مکتب‌ها، طیف‌ها و گرایش‌هایشان تنها دو گروه هستند: گروهی مؤمن به خداوند که بر اساس برنامه‌اش عمل می‌کنند و به مخلوقاتش نیکی کرده و در امان هستند و در دنیا و آخرت خوشبخت هستند و گروهی دیگر که به خدا کفر ورزیده و به دنیا، مادیات، شهوت‌ها، پست ومقام‌ها ایمان آورده و از روش الهی دور شده و به مخلوقات الهی بدی کرده، پس بدبخت گشته‌اند و در دنیا و آخرت نابود می‌شوند.
اکنون به تمام گروه‌ها و نسبت‌ها، رنگ‌ها، مذهب‌ها و گرایش‌های ما در هر دو گروه بنگرید. من تمام فرقه‌ها را متهم نمی‌کنم. گروهی را متهم می‌کنم که در هر دو طرف در پی دنیا هستند و آخرت را رها کرده‌اند. بنابراین با یکدیگر به شدت درگیر هستند و به خدا سوگند لکه‌ی ننگی در میان این امت هستند.
به خداوند یگانه سوگند که مقاومت نزدیک بود که دستاوردهایش را محقق کند و در مقابل استکبار یهودیت بایستد و با این وجود آخرت ما را به همکاری و دنیا ما را به جنگ فرا می‌خواند. این منطقی نیست که این فرقه‌ها تحت سلطه‌ی یک حاکم ستمکاری باشند که فقیرسازی ما را مدنظر دارد. آنان را فقیر ساخته و می‌خواهد ما را گمراه، فاسد، خوار و قتل عام کند. آیا منطقی است که این کابوس، این سرکشی، این ظلم، کشتار، ویرانی و دیوارسازی در فلسطین همراه ما باشد؟ آیا این ظلم، این فقر، این خواری، کشتار، ویرانی خانه‌ها، نابودی مزارع، پر کردن چاه‌ها و از بین بردن دستاوردها منطقی است. آیا منطقی است که بجنگیم و دشمن برقصد؟
برادران، بنابراین مسأله این است که من موضوعی داغ‌تری از این موضوع نیافتم. 

انسان میان سرشت و تکلیف

در سخنانم دقت کنید: انسان دارای یک سرشت است. سرشت دنبال پول است. اقتضای آن گرفتن پول است. سرشت اقتضا می‌کند انسان همیشه به زیبایی‌های زنان نگاه کند. اقتضا می‌کند انسان به مسائل خصوصی مردم سرک بکشد. اقتضا می‌کند در تختخواب خود خوابیده باشی. تکلیف اقتضا می‌کند پول را انفاق کنی، چشم از محارم خداوند بپوشی و ساکت باشی، به مسائل خصوصی مردم کار نگیری و برای نماز بیدار شوی.. این تناقض میان سرشت و تکلیف بهای بهشت است. این یک مقدمه است. سرشت شخصی است و تکلیف اجتماعی است. تو به اندازه‌ی اطاعتت از خداوند همکاری می‌کنی و به اندازه نافرمانی از او رقابت می‌کنی. همکاری تکلیف است. مانند انفاق اموال، چشم پوشی، بیدار ماندن، سکوت، همکاری تکلیف است. در حالی که فردگرایی سرشت است. کسی که می‌خواهد زندگی کند و دیگری را کنار زند. پولدار شود و دیگری فقیر شود. زمام امور را به دست گیرد و دیگری را محروم سازد. در آرامش و امنیت زندگی کند و دیگری در ترس و نگرانی زیست نماید. این شخص از فردگرایی‌اش به تناقض تکلیف می‌رسد.

درخواست آتش بس

برادران، امکان ندارد، قابل قبول و منطقی نیست که میان دو مؤمن اختلاف و دشمنی ایجاد شود. نبرد میان دو حق وجود ندارد. زیرا حق یکی است و نبرد میان حق و باطل طول نمی‌کشد. زیرا خداوند با حق است. اما نبرد میان دو باطل پایانی ندارد.
برادران، بنا به انگیزه‌ی ایمان مؤمنان، بنا به انگیزه‌ی خطر چنبره زده بر تمام آنان و انگیزه‌ی صلح اجتماعی باید انسان دست از کشتار بردارد.
مسلمانان در تمام سراسر زمین به مقاومت که بینی دشمن را به خاک مالیده، افتخار می‌کنند. اما دشمن الآن، به خداوند یکتا سوگند، که از شادی می‌رقصد. چنان که در جلسه هیئت دولت آمده است و هر حمله‌ی نظامی تمام عیار بر غزه نیز در مقابل دستاوردهای مثبتی که جنگ‌های فلسطینی در میان خودشان محقق می‌کند، چیزی به شمار نمی‌رود. بنابراین کسی که اندوه مسلمانان را در دل ندارد، کسی که بزرگی خود را بر آوار آنان بنا می‌کند، کسی که لذت‌های دنیایی‌اش را به حساب شهرت آنان به دست می‌آورد هرگز به این دین منسوب نیست و من چنین کسی را محترم نمی‌دانم. می‌گویم: در هر دو طرف گروهی دنیا را بر آخرت ترجیح داده‌اند، در هر دو طرف گروهی لذت‌ها و منافع خودشان را بر منافع مسلمانان و شهرت آنان ترجیح داده اند.

ستیز دو سویه‌ی حق و باطل اجتناب ناپذیر است

بدون تردید در زندگی ما مؤمن و غیر مؤمن وجود دارد. مؤمن به خدا و کافر به خدا. مؤمن به آخرت و کافر به آخرت. کسی زندگی‌اش را بر اساس بخشش بنا می‌کند و دیگری زندگی‌اش را بر گرفتن استوار می‌سازد. مؤمنی خودش را دوست دارد و پیرامونیانش را دوست ندارد. اطرافیانش را دوست دارد و فداکاری می‌کند. غیر مؤمن خودش را دوست دارد و اطرافیانش را دوست ندارد. بی تردید این دو گانگی وجود دارد. شاید اولی در یک سیاره باشد و دیگری در سیاره‌ای دیگر باشد. و ممکن است یکی در یک قاره و دیگری در قاره‌ای دیگر باشد. هم‌چنین ممکن است کسی در یک زمان و دیگری در دوره و زمانی دیگر باشد، ولی تصمیم، اراده، حکمت و رحمت خداوند اقتضا کرده با هم زندگی کنیم. مؤمن و غیر مؤمن، مخلص و غیر مخلص، مادی گرا و ارزشی، نیکوکار و بدکار، منصف و ناسپاس، حکمت خدا اقتضا کرده با هم باشیم و با هم زندگی کنیم. و از مستلزمات این حکمت این است که میان حق و باطل نبرد ازلی ابدی وجود داشته باشد.

اصل زندگی بر امتحان استوار است

از امام شافعی پرسیدند: "از خداوند طلب امتحان کنیم یا قدرت؟ گفت‌‌: پیش از آن که امتحان شوی هرگز قدرتی نخواهی داشت." خداوند می‌فرماید‌‌:

﴿ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ ﴾

﴿ و قطعا ما آزمايش‏كننده بوديم ﴾

[ [مؤمنون: 30] ]

طبیعت این زندگی بر اساس امتحان استوار است، خداوند می‌فرماید:

﴿ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ ﴾

﴿ آيا پنداشتيد كه داخل بهشت می‌شويد بى‏آن‌كه خداوند جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد. ﴾

[ [آل عمران: 142] ]

برادران گرامی 

﴿ أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴾

﴿ آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها می‌شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند. ﴾

[ [عنكبوت: 2] ]

پس امتحان تقدیر ما است. شما در آن‌چه به شما داده شده امتحان می‌شوی. در آن‌چه از تو گرفته شده امتحان می‌شوی. در قدرت امتحان می‌شوی و درباره‌ی آن از تو پرسیده خواهد شد. در ناتوانی امتحان می‌شوی و درباره‌اش از تو پرسیده خواهد شد. با دارایی و ناداری امتحان می‌شوی، با بی نیازی و فقیر امتحان می‌شوی. خداوند می‌فرماید: 

﴿ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ ﴾

﴿ و قطعا ما آزمايش‏كننده بوديم. ﴾

[ [مؤمنون: 30] ]

حق تنها با چالش قوی می‌شود

تا امتحان نشویم، قدرتمند نخواهیم شد. بنابراین شاید کسی بپرسد: چرا خداوند می‌خواهد با هم زندگی کنیم؟ چرا می‌خواهد میان ما جنگ حق و باطل ازلی و ابدی باشد؟ خداوند بهتر می‌داند ولی این نظر من است: زیرا حق تنها با چالش و تحدی قوی می‌شود و طرف مقابل که علیه مسلمانان توطئه کرده اگر بداند که توطئه، فشار و جنگ وی مایه‌ی خیر و برکت نامحسوس برای مسلمانان شده است، بسیار عذاب خواهد کشید. من به شما می‌گویم: نخستین امتیاز بیداری مسلمانان و باهث نزذیکی آن‌ها به هم در برابر دشمن است، بنابراین دشمن به گونه‌ای مانند شیطان در تقرب مردم به خداوند سهیم می‌شود، بدون که آن که در این زمینه پاداشی دریافت کند.
بنابراین هر چیزی که رخ داده را خداوند اراده کرده است و هر چیزی که خداوند اراده کرده رخ داده است و اراده‌ی خداوند مربوط به حکمت مطلق است و حکمت مطلق مربوط به خیر مطلق است. شر مطلق در هستی وجود ندارد، زیرا با وجود خداوند در تناقض است. یک شر نسبی وجود دارد، به همین دلیل خداوند می‌فرماید:

﴿ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴾

﴿ و بسا چيزى را خوش نمى‌داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى‌داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمی‌دانید ﴾

[ [بقره: 216] ]

﴿ إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ * وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ ﴾

﴿ فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‏‌اى از آنان را زبون مى‏داشت، پسرانشان را سر می‌بريد و زنانشان را [براى بهره‏ كشى] زنده بر جاى مى‏گذاشت كه وى از فسادكاران بود* و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرو دست‏ شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم* و در زمين قدرتشان دهيم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشكريانشان آن‌چه را كه از جانب آنان بيمناك بودند بنمايانيم. ﴾

[ [قصص: 4-6] ]

حقیقتی تلخ: دشمنان ما متحد و ما پراکنده‌ایم

چیزی که همیشه می‌گویم و بسیار مرا متاثر می‌کند این است: دشمنان ما با وجود باطل بودن در دنیا تلاش می‌کنند با هم همکاری کنند و پنج درصد در میانشان پیوندهای مشترک دارند. در حالی که ما یا کسانی که پیرامون ما هستند، از خداوند می‌خواهیم که سرزمین ما را از هر فتنه‌ای در امان بدارد، زیرا اختلافات طایفه‌ای، مذهی و نژادی، این فتنه‌ها تنها برگ برنده‌ی میان دشمنان مسلمانان از زمان فرعون موسی، خداوند می‌فرماید:

﴿ إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾

﴿ فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‏اى از آنان را زبون می‌داشت پسرانشان را سر می‌بريد و زنانشان را [براى بهره‏ كشى] زنده بر جاى می‌گذاشت كه وى از فسادكاران بود ﴾

[ [قصص: 4] ]

تا زمان فرعون معاصر که وزیر خارجه‌اش گفت: من خوشم نمی‌آید که جهان دویست کشور باشد. می‌خواهم پنج هزار کشور باشد. آنان با صدای بلند فریاد می‌زنند و می‌گویند: آشوب ابتکاری می‌خواهیم. در عراق آشوب ابتکاری می‌بینید. جنگی خانمان سوز می‌خواهند. می‌خوهند هر روز صد نفر کشته شود. می‌خواهد هر روز صد کشته‌ی ناشناس ببینیم. این نابسامانی که برایش برنامه می‌ریزند و اکنون در لبنان برایش نقشه می‌کشند و برنامه ریزی کرده و در فلسطین اجرا می‌کنند. دوباره از خداوند می‌خواهیم که ما را از فساد محافظت کند و یک دل باشیم و یک سو شویم و با خدا بوده و از آگاهی کافی برای از بین بردن این برگ برنده‌ی دست دشمنانمان برخوردار شویم. 

ناگزیر باید با هم همکاری کرد

ایمان، مصلحت، جوانمردی، شهروندی و اخلاق ما مستلزم این است که اکنون با هم متحد و همدل شویم. اکنون حق نداریم هیچ مشکل اختلافی را مطرح کنیم. امید است خداوند متعال ما را و سرزمین ما را حفظ کند. خداوند اتفاقات کشورهای دیگر را به ما نشان می‌دهد. کشورهای پیرامون ما جنگ می‌کنند در حالی که پیوندهای مشترک نود درصدی با هم دارند. هر روز در پی چیزهایی هستند که آنان را از هم جدا می‌سازد. میان خودشان دیوار کشی می‌کنند و دیوار میان دو کشور اسلامی بیست میلیارد دلار هزینه خواهد داشت که طول آن نهصد کیلومتر است.

قانون دشمنی و کینه توزی

ما بسیار نیازمند آشتی با خداوند هستیم. نیازمند بازگشت به سوی اوییم. من بدون تعارف برایتان بیان می‌کنم که یک آیه قرآنی بر دو تن، دو زن و شوهر، دو برادر، دو شریک، دو همسایه، دو مؤمن، دو خانواده، دو گروه، دو ملت، دو قبیله، دو طائفه؛ دو عشیره، دو امت و دو تمدن انطباق دارد. تنها یک آیه، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ فَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴾

﴿ امّا آنان قسمت قابل ملاحظه‌ای از آنچه بدانان تذكّر داده شده بود را به دست فراموشی سپردند و ما [هم] تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم. ﴾

[ [مائده: 14] ]

به میزان اطاعت ما از خداوند همدیگر را دوست داریم. به میزان اطاعتمان از خداوند برای همدیگر کرنش می‌کنیم. سیدنا صدیق به عمر گفت: ای عمر، دستت را بده تا با تو بیعت کنم. گفت: من؟ گفت: تو. گفت: کدام زمین مرا بر خود جای می‌دهد و کدام آسمان بر سرم سایه می‌اندازد که من در میان قومی که ابوبکر در میانشان باشد، امیر باشم؟ گفت: ای عمر: تو از من قوی تری. گفت: ای صدیق، تو از من بهتری. عمر گفت: قدرتم به همراه برتری تو... با هم همکاری می‌کنیم.
نشانه‌ی ایمان تو همکاری است. نشانه‌ی اهمیتت به اندوه مسلمانان و نشانه‌ی اخلاق تو همکاری است.
به خدا سوگند باری در دانشگاه فلوریدا بودم. حکمتی دیدم که مرا شگفت زده کرد. در فضیلت احترام و فروتنی. این‌که برای حفظ منافع عمومی به نفع برادرت کوتاه بیایی و آن هم خودخواسته و نه این‌که از روی اختلاف. از جمله فضیلت‌های مؤمن این است که وقتی برادرش برتر باشد او کمتر شود. اشکالی ندارد.

ما با هم می‌جنگیم و دشمن لذت می‌برد

برادران ارجمند، تمام جهان مشغول تماشای ماست. تقریبا باید بگویم: از خوشی می‌رقصد، زیرا آخرین گمان ما این است که آنان اعضای مقاومتی که بینی دشمن را به خاک مالیدند، را خواهند کشت. اما دشمن یک دستور ناگهانی به توقف جنگ داد، زیرا هیچ حمله‌ی نظامی برای اشغال غزه اهدافی که درگیری‌های داخلی فلسطینی‌ها آن را محقق می‌سازد، به بار نخواهد آورد. می‌گوید: آنان را بگذارید همدیگر را بکشند و به آنان سلاح می‌دهند. گاهی آنان را تحریک می‌کنند. تا کی ما این گونه باشیم؟ ما همراهان حق و یاران وحی هستیم. ما نور خورشید را داریم ولی خوابیم و با هم می‌جنگیم. دشمن چه دارد؟ شهوت، فساد، نافرمانی، ایدز، هم جنسگرایی زنان و مردان، جا به جایی همسران، بیست و سه میلیون سایت مبتذل، چهارصد شبکه منحرف ماهواره‌ای و تنها فساد مردم را در پیش دارد و ما اهدافش را برآورده می‌کنیم.
ای برادران ارجمند!

﴿ فَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴾

﴿ امّا آنان قسمت قابل ملاحظه‌ای از آن‌چه بدانان تذكّر داده شده بود را به دست فراموشی سپردند و ما [هم] تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم. ﴾

[ [مائده: 14] ]

با انگیزه‌ی ایمانی، با انگیزه‌ی جوانمردی، با انگیزه‌ی اخلاقی و شهروندی، با انگیزه‌ی انتسابت به این امت و با انگیزه‌ی این‌که نبرد این امت نبردی ازلی ابدی است. برادران گرامی، ما می‌جنگیم و دشمن نشسته و در کمین ما است. آرزوی نابودی و فقیر شدن ما را دارد. به او آرامش دا‌ده‌ایم. او را رها کن. این از آن ما است. تو آرام باش. اموال، تلاش و سلاح خود را افزایش بده. ما اهدافت را بدون دستمزد محقق خواهیم کرد. ما از چشم خداوند و از چشم مردم افتا‌ده‌ایم. آیا باور می‌کنید که بزرگ‌ترین وعید در قرآن زمانی است که مؤمنی به عمد مؤمن دیگری را بکشد. بزرگ‌ترین وعده‌ی عذاب در قرآن زمانی است که مؤمنی به عمد مؤمن دیگری را بکشد.
برادران گرامی، چه بگویم، از صمیم دل دعا کنید. دعا کنید خداوند آنان را آرامش دهد و راه راست و هدایت را به آنان الهام نماید و آنان را به خوبی به دینشان باز گرداند. من گروهی را بی گناه نمی‌دانم و گروهی را نمی‌ستایم. ولی می‌گویم: در هر دو گروه مردمی وجود دارند که دنیا طلب هستند و آخرت را نمی‌خواهند. درآمد و اموال را می‌خواهند. می‌خواهند حامی دشمن باشند. آیا باور می‌کنید که انسان وقتی خودش را به دشمن می‌فروشد چه نامیده می‌شود؟ باور کنید اغراق نمی‌کنم، یک دستمال کاغذی بی ارزشی که با آن پلیدترین چیز را پاک می‌کنی و آن را در سطل زباله می‌اندازی. ما امتی هستیم که وحی آسمانی را داریم. ما امتی هستیم که خداوند ما را با این دین بزرگ بر دیگران برتری داده است. خداوند می‌فرماید:

﴿ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ﴾

﴿ شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده‏ايد. به كار پسنديده فرمان می‌دهيد و از كار ناپسند باز مى‌داريد و به خدا ايمان داريد. ﴾

[ [ سورة آل عمران‌‌: 110] ]

اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنیم ما از این امت نیستیم. ما امت تبلیغ هستیم نه امت برگزی‌ده‌ای که خداوند وعده داده از بخشش بزرگ خود به آنان ببخشد.

باید برگ طایفه گرایی و آشوب منظم از بین برود

ای برادران گرامی، اگر چیزی ندارید پس در نمازهایتان از خداوند بخواهید که آنان را با هم متحد سازد. در نمازهایتان از خداوند بخواهید آنان را به خوبی به راه راست برگرداند. در نمازهایتان از خداوند بخواهید جانشان را حفظ کند. در نمازهایتان از خداوند بخواهید که حکمت و دور اندیشی را به آنان الهام نماید، زیرا به هر کس دانایی داده شود خیر زیادی داده شده است و شما نیز مکلف به حفظ این سرزمین پاک و اتحاد آن هستید. برگ‌های برنده‌ی دشمن این امت را از او بگیرید، به خصوص اختلافات طایفه‌ای که آنان آشکارا می‌گویند: ما آشوب منظم می‌خواهیم. آشوبی می‌خواهیم که این امت را تبدیل به ده کشور کند و ثروت‌ها را خودشان بردارند.
پیش از آن که آنان بدانند گفتم که بیشترین ذخیره‌ی نفتی جهان در عراق است. یعنی چهارصد و پنجاه میلیارد بشکه. هم‌چنین آسان‌ترین استخراج را هم نفت عراق دارد. هشتاد سنت هزینه‌ی استخراج هر بشکه است، اما در کشورهای دیگر هشت دلار و بیشتر است. بنابراین لشکریان و سربازان و هم پیمانانشان را نزد ما آوردند. برگ برنده‌ی آنان اختلافات طایفه‌ای (مذهبی) ما است و تنها سلاح ما این که است که این برگ برنده را از دستشان بگیریم. همکاری کنیم. با هم همزیستی کنیم. آیا منطقی است که پیامبر ﷺ وقتی وارد مدینه منوره شد با تمام گروه‌ها پیمان بست. فرمود: اهل یثرب یک امت هستند. جنگ آنان یکی است و صلح آنان نیز یکی است. ما اکنون در یک کشتی سوار هستیم. هر کس بخواهد این کشتی را سوراخ کند همه غرق می‌شویم. اگر ما دست او را بگیریم ما و او نجات پیدا می‌کنیم و اگر او را رها کنیم هم ما و هم او نابود می‌شویم. ما در یک کشتی هستیم. ما در یک قایق هستیم. منافع ما یکی است.
بنابراین برداران، اگر پیش‌تر تفاهم، همکاری و اتحاد از خوبی‌های ما بود اکنون از واجبات است. من این سخن را به شما می‌گویم و از خداوند می‌خواهم راه درست را پیش روی همه‌ی ما قرار دهد. 
این سخن را می‌گویم و از خداوند بزرگ برای شما و خودم طلب آمرزش می‌کنم که شما را بیامرزد. پس ای پناه آمرزش خواهان از تو آمرزش می‌خواهم.

* * *

خطبه‌ی دوم

سپاس خداوند جهانیان را و گواهی می‌دهم که هیچ معبودی جز او نیست و او یاور نیکان است و گواهی می‌دهم که سیدنا محمد بنده و فرستاده‌ی او است و دارای اخلاق والا است. خداوندا درود فرست بر سرورمان محمد و خاندان و یارانش. 

فضای درسی خوب را برای دانشجویان فراهم کنید

برادران، نخست وزیر پیشین دشمن که مرده است، نه این نخست وزیری که زنده است، باری گفت: عرب‌ها مطالعه نمی‌کنند و اگر مطالعه کنند نمی‌فهمند و اگر بفهمند زود فراموش می‌کنند. خداوند او را زشت کند. اما ما باید مطالعه کنیم. باید آگاهی کسب کنیم. من می‌گویم، امتحان نزدیک است: برادران، فرزندانتان امانتی در دستان شما هستند. فضای مناسب را برایشان فراهم کنید. تمام روابط خودتان را در این دو هفته کنسل کنید و تمام مناسبت‌ها را تعطیل کنید. فضای درسی آرامش بخشی برای فرزندانتان مهیا کنید. برای درس خواندن، استراحت، بیداری و خواب آنان بیداری بکشید. من به حکم کارم سی سال در آموزش بوده‌ام و صدها دانشجو مردود شده‌اند، زیرا در خواب عمیق بودند و زمان امتحان را از دست داده‌اند. پدر و مادرشان کجا هستند؟ خانواده‌ی آنان کجا هستند؟ اکنون نخستین وظیفه نسبت به فرزندان ما این است که برای درس خواندنشان بیداری بکشیم و فضاها را برایشان مهیا کنیم. من کسی را که دانش آموز ندارد و هر طور دوست دارد صدای رادیو را بسیار بالا می‌برد، سرزنش می‌کنم. برادر، کسانی هستند که درس می‌خوانند، بیمارانی هستند که درد دارند و مردمانی هستند که مشکلاتی دارند، بنابراین امیدوارم تمام مردم رادیو را خاموش کنند و فضای آرامش بخشی برای دانش آموزان فراهم کنند. خداوند می‌فرماید:

﴿ ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾ ﴾

﴿ (و هر چه در توان داريد از نيرو برایشان بسيج كنيد.) ﴾

[ [انفال‌‌: 60] ]

علم قدرت است

اکنون قدرت علم [مطرح] هست. جنگ با انسان شروع شد. قبلا با دو ابزار بود و اکنون میان دو عقل است. انسان بسیار حقیری در یک هواپیما می‌نشیند و در مقابل وی صفحه نمایش رادار و زیرش نقشه‌ی ماهواره‌ای، خانه به خانه وجود دارد. کلید را روی خانه تنظیم می‌کند و بمب بر سر آن خانه فرود می‌آید و منفجر می‌شود. انسانی ترسو است. اسلحه امروزی تمام جوانمردی‌ها، مردانگی‌ها و شجاعت‌ها را از بین برده است. بنابراین وضعیت اکنون بسیار خطرناک است. خداوند می‌فرماید:

﴿ ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾ ﴾

﴿ (و هر چه در توان داريد از نيرو برایشان بسيج كنيد.) ﴾


[ [انفال‌‌: 60] ]

جهاد به معنای کامل

اکنون جنگ میان دو عقل است. بنابراین جهاد وجود دارد. دقت کنید مشکل ما این است که وقتی حرف از جهاد می‌شود تنها جهاد جنگ را به یاد می‌آوریم. همان طور که امت بسیار نیازمند افرادی است که در راهش بمیرند، هزار برابر بیشتر نیازمند کسانی است که در راه خداوند زندگی کنند. در راه خداوند زندگی کنند. چیزی قابل ذکر باش. شخص مهمی باش. یاد بگیر. درس بخوان. من خطابم با جوانان است. آرزوها به شما بسته هستند. امت شما زمین خورده است. اسب امت زمین خورده است. هر اسبی می‌لغزد و هر شمشیری کند می‌شود و هر عالمی نیز لغزشی دارد و آرزو به جوانان بسته است.

1 – جهاد نفس و هوای نفس‌‌:

نخستین جهاد جهاد با نفس و هوای نفس است. کافی است نسبت به دستور الهی پایبند باشی و چشم از حرام‌های الهی بپوشانی و زبانت را نگه داری و علم بجویی و به مؤمنان پناه ببری و به آنان منسوب شوی. این جهادی است در راه خدا که این آیه شامل آن می‌شود:

﴿ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ﴾

﴿ و كسانى كه در راه ما تلاش کرده‏‌اند به يقين راه‏هاى خود را بر آنان می‌نماييم. ﴾

[ [عنكبوت: 69] ]

2 – جهاد دعوت‌‌:

جهاد دوم، جهاد دعوت است: به محض این که قرآن را بفهمی و در جلسات علمی شرکت کنی و قرآن را بدانی، در جهادی بزرگ قرار گرفته‌ای. خداوند متعال می‌فرماید:

﴿ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً كَبِيراً ﴾

﴿ با آنان به جهادى بزرگ بپرداز. ﴾

[ [فرقان] ]

یعنی با قرآن.

3 – جهاد سازندگی‌‌:

سوم، جهاد سازندگی است. خداوند می‌فرماید:

﴿ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ ﴾

﴿ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسب‌هاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانيد. ﴾

[ [انفال‌‌: 60] ]

حکومتی که اکنون سلاح اتمی دارد هیچ کس در زمین جرأت مقابله با آن را ندارد و آن دولت نیز آن سلاح را هرگز استفاده نمی‌کند. با آن دشمن خداوند را می‌ترساند.
بنابراین برادران، تا زمانی که امت خود را درست نسازیم و از نظر کشاورزی درست سازندگی نداشته باشیم، هر چیزی را می‌خوریم وارد می‌کنیم. وای بر امتی که چیزی بخورد که خودش نمی‌کارد. هر چیزی را که می‌پوشیم وارد می‌کنیم و هر ابزار مورد استفاده را وارد می‌کنیم. حتی سلاح را وارد می‌کنیم. بنابراین: تصمیم گیری با ما نیست. برادران، پیش از آن که به جهاد جنگی فکر کنیم یک جهاد سازندگی نیز وجود دارد.
به خدا باری کودکی هفت ساله به من گفت: چه کنم؟ گفتم: وقتی در درس‌هایت موفق باشی جهاد سازندگی کر‌ده‌ای. کار خودت را درست انجام بده، در درس‌هایت موفق باش. بسیار خوب درس بخوان. این تنها امید است. زیرا دشمنان، ما را متهم به عدم مطالعه می‌کنند. اکنون یک پزشک داعی می‌خواهیم. مهندس داعی می‌خواهیم. من از کسی که تنها فرهنگ اسلامی دارد خوشم نمی‌آید. جهان قدرتمند است. جهان راه‌های گوناگون فقیرسازی مسلمانان را در پیش دارد. راه‌های گمراه کردن و فاسد کردن آنان. جهان دیگر بسیار باهوش است. هرگز به حمله به جهان اسلام نمی‌اندیشد. آن را از درون متلاشی می‌کند. الگوهای اسلامی بسیار نامناسب به شما نشان می‌دهد. اندیشه اسلامی عقب مانده را به شما می‌نمایاند. به شما می‌نمایاند که مسلمانان باور به تخت بودن زمین دارند، بنابراین اکنون جنگ بسیار سخت است. باور کنید اغراق نمی‌کنم: جنگ جهانی سوم بر علیه این دین اعلام شده است. امیدها به جوانان و موفقیت تحصیلی آنان است. باید اندوه امت را به دوش بکشی. به محض این که از خودت رها شدی امت خود را اصلاح خواهی کرد. تو نزد خداوند بزرگ هستی. اندوه این امت را به دوش بکش. این امت نیازمند جوانان است. می‌گویم: ما در مقابل کسی که در راه خداوند می‌میرد بسیار ناچیز هستیم، ولی بسیار نیازمند کسی هستیم که در راه خداوند زندگی کند.

یک توصیه‌ی کلی

بنابراین برادران گرامی، دانش آموزان عزیز، بسیار خوب درس بخوانید، اولیای محترم، فضاهای مناسب را برای فرزندانتان فراهم کنید. همسایه‌ها صداهای ناراحت کننده را از بین ببرید. گاهی کسی می‌خواهد همسرش را که در خانه‌ی پدرش است با بوق ماشین خود صدا بزند. ساعت دو نصف شب اصلا احساس ندارد. مؤمن احساس و مهربانی و لطف دارد. 
برادران گرامی، تا کی فخرفروشی کنیم که ما بهترین امت هستیم. به خدا چنین نیستیم. حقیقت تلخ هزار بار از خیال واهی بهتر است.

دعا

برادران گرامی من دعا می‌کنم و شما آمین بگویید:
خدایا، ما را از زمره‌ی کسانی قرار بده که آن‌ها را هدايت کر‌ده‌ای؛ و ما را از جمله‌ی کسانی قرار بده که آنان را عافيت و سلامتی دا‌ده‌ای؛ و ما را جزء آنانی قرار بده که امورشان را خود بر عهده گرفته‌ای و در آن‌چه به من عطا کر‌ده‌ای، برکت بده و از شرّ آنچه مقدّر کر‌ده‌ای، ما را حفظ بفرما؛ چون تو قضاوت می‌کنی و بر عليه تو قضاوت و حکم نخواهد شد؛ و کسی را که تو دوست بداری، خوار و زبون نمی‌گردد و آن‌که را تو دشمن داری، عزت نمی‌یابد. پروردگار ما، تو دارای برکت‌های بسياری و در صفاتت، بلند مرتبه هستی و در آن‌چه حکم نمایی ستوده هستی. از تو آمرزش می‌خواهیم و به درگاه تو توبه می‌کنیم. خدایا ما را به کارهای نیک هدایت فرما که تنها تو ما را به آن هدایت می‌کنی. خدایا ما را به بهترین اخلاق هدایت کن که تنها تو ما را به بهترینش می‌خوانی. خدایا دین ما را که حافظ امر ما است برایمان حفظ کن و دنیایمان را که معاش ما در آن است را برای ما نیکو گردان و آخرتمان را که بازگشتنگاه ما است برایمان نیکو نما و زندگی را برای ما توشه‌ای از هر نیکی گردان و مرگ را برای ما آرامشی از هر بدی قرار بده، ای سرور ما پروردگار جهانیان. خدایا با حلال خود از حرام خود ما را نگاه دار و با اطاعت خود ما را از نافرمانی و با فضل خود ما را از غیر خود در امان بدار. خدایا با فضل و رحمت خود کلمه‌ی حق و دین را بالا ببر و اسلام را یاری کن. مسلمانان را عزت بخش و مشرکان را خوار کن. کارگزاران مسلمان را به آن‌چه می‌پسندی ای پروردگار جهانیان یاری کن. تو بر هر چه خواهی توانایی. خداوندا، کلمه‌ی حق و دین را والایی بخش و اسلام را یاری کن و مسلمانان را عزب ببخش. شرک و مشرکان را خوار کن. سرزمین مسلمانان را از توطئه‌ی توطئه گران و نقشه‌ی کینه توزان حفظ بفرما ای بخشنده ترین بخشندگان. خداوندا امت را متحد گردان. خداوندا راه راست و حکمت و همکاری و همیاری را به آنان الهام کن ای خداوند جهانیان. بندگان مؤمن خود را در شرق و غرب زمین و در شمال و جنوب آن یاری کن. خداوندا ولی امر ما را در آنچه دوست داری و می‌پسندی موفق بدار و برایش اطرافیان و وزیران راستین و خوبی قرار بده ای پروردگار جهانیان که تو بر هر چه بخواهی توانایی و سزاوار اجابت هستی.

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر