حالت سیاه
03-05-2024
Logo
پرورش وتربیت اسلامی – اخلاق ناپسند - درس (07-10) : همکاری بر گناه وتعدی
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد امین. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.
خداوندا ما را از تاریکی های نادانی و توهم به نور معرفت و دانش بیرون ببر و از شهوات به سمت بهشت قرب الهی خارج نما.
با مجموعه درس های اخلاق ناپسند در خدمت شما هستیم که آن را با کلام سیدنا حذیفه رضي الله عنه آغاز نمودیم که گفت:

(( كَانَ النَّاسُ يَسْأَلُونَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ الْخَيْرِ ، وَكُنْتُ أَسْأَلُهُ عَنْ الشَّرِّ مَخَافَةَ أَنْ أقع فيه)))
(( مردم از خوبی ها و نیکی ها از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می پرسیدند و من از بدی ها می پرسیدم؛ چراکه می ترسیدم مباد در آن گرفتار آیم))

[ متفق عليه ]

از جمله اخلاق های ناپسند: همکاری بر گناه وتعدی است :

خطرناک تر از این اخلاق ناپسند برای مومن در میان این مجموعه اخلاق پیدا نمی شود. موضوع درس همکاری بر گناه وتعدی است. خداوند می فرماید:

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
﴿ در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است ﴾

[ سوره مائده : 2]

1 – معنای گناه چیست؟

image
گناه در اصطلاح چیزی است که شرعا و عرفا باید از آن دوری و پرهیز نمود اما واژه ی شرعا وعرفا به معنای تناسب کامل میان کلمات روش و ويژگی های نفس است. هر چیزی که نفس شما از آن فرمانبری کند و از آن خوشحال شود، خداوند به آن دستور داده است اما هر چیزی که نفس شما از انجام آن کراهت داشته باشد چیزی است که خداوند از آن نهی فرموده است پس باید شرعا وعرفا از آن دوری کنید.
برخی گفته اند: گناه وگناهان کارهایی است که مانع پاداش می شود و لکه ای بر صاحب خود می افکند که وی را نزد مردم خوار وحقیر می سازد.
و گناه به معنای نافرمانی وگناهی است که انجام دهنده ی آن سزاوار مجازات است و تنها باید حرام را به این واژه نامبردار نمود و این محکم ترین تعریف است و گناه در این تعریف حرام است.

 

2 – تفاوت میان اثم، ذنب، و وزر:

منظور از ذنب جرم مطلق است خواه عمدی و خواه غير عمد یاشد و به محض خروج از فرمان الهی ارتکاب ذنب انجام می شود و گناهکار باید مجازات شود. اما اثم عمدی است. گاهی ذنب از روی اجبار وغیر عمدی اتفاق می افتد اما اثم همان گناهی است که عمدی انجام شود.
اما اثم و وزر هر دو یکی است گرچه در ظاهر متفاوت اند یعنی در ریشه با هم تفاوت دارند. وزر برای نیرو وقدرت وضع شده؛ زیرا از الإزار گرفته شده است و آن چیزی است که انسان به وسیله ی آن خود را نیرو می بخشد و اثم برای لذت بردن وضع شده است و تنها به کار زشت و بد اختصاص دارد و اغلب انجام برخی از گناهان برای انسان لذت بخش است. وزر نیرو دارد و اثم لذت بخش است و هر دو ذنب یعنی گناه به شمار می رود.

3 – تعدی چیست؟

image
اما تعدی یعنی تجاوز در گفتار وکردار و حالات یعنی تعدی گفتاری، تعدی کرداری، وتعدی روانی.
برخی گفته اند: تعدی یعنی تجاوز از حد مجاز تعیین شده برای یک چیز است.

﴿ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ﴾
﴿ و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [عهده] خداست ﴾

[ سوره شورى:40]

گاهی انسان عوض یک پیمانه دو پیمانه بر می دارد این تعدی وتجاوز است. اصل این است که حق خود را بردارید اما اگر علاوه بر حق خود بیشتر بردارید این تعدی وتجاوز نامیده می شود.

معنى آیه:

معنى فرموده ی الله بزرگ:

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
﴿ در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است ﴾

[ سوره مائده : 2]

قاعده : اگر گرد آیند پراکنده شوند و چون پراکنده شوند گرد آیند:

یعنی هر کدام از گناه وتعدی به تنهایی بیاید این اشاره به نکته ای ظریف است و امثال آن در کتاب خدا وجود دارد. مثلا: فقراء ومساکين. وقتی گفتید: الفقراء یعنی فقراء ومساکین، و وقتی گفتید: المساکين یعنی فقراء ومساکين. اما اگر گفتید: فقراء ومساکين الآن دیگر به معنای فقیری است که نیازمند است. درآمدش کمتر از نیازهایش می باشد. خانه دارد و لباس می پوشد اما مسکين ناتوان از کسب مال است. بیمار است. اگر با هم آیند معانی متفاوت می شود واگر تنها بیاید معانی یکی می شود. گناه وتعدی وقتی با هم بیایند دو معنای متفاوت می دهند. اثم بیشتر به معنای نافرمانی و گناهی است که با لذت همراه باشد و تعدی کاری است که از حد مجاز فراتر رود. اگر گفتید: گناه شامل تعدی نیز می شود و اگر گفتید: تعدی شامل گناه نیز می شود.
قرطبی می گوید: " تعدی یعنی تجاوز از حد و ستم یعنی قرار دادن چیزی در غیر مکان خودش"
تنها یک نمونه قرآنی در این باره وجود دارد :

﴿ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ﴾
﴿ در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است ﴾

[ سوره مائده : 2]

اما جزئیات در سنت آمده است.

همکاری بر گناه وتعدی وستم جایز نیست:

نسائی از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که فرمود:

((اسمعوا ، هل سمعتم أنه سيكون بعدي أمراء ، فمن دخل عليهم فصدقهم بكذبهم ، وأعانهم على ظلمهم فليس مني ، و لست منهم ، و ليس بوارد عليّ الحوض ، و من لم يدخل عليهم ، ولم يعنهم على ظلمهم ، و لم يصدقهم بكذبهم فهو مني و أنا منه ، و هو وارد عليّ الحوض((

(( گوش کنید، آیا شنیده اید که بعد از من امیرانی خواهند آمد که اگر کسی بر آنان وارد شود و دروغ آنان را تایید کند و آنان را بر ستم یاری کند از من نیست و من از او نیستم و در حوض نزد من نخواهد آمد و کسی که نزد آن امیران نرود و در ستم یاری شان نکند و دروغشان را تایید نکند پس او از من و من از اویم و در حوض مرا ملاقات می کند. ))

کسی که حتی با نصف کلمه از ستم حمایت کند روز قیامت در حالی محشور می شود که روی پیشانی اش نوشته شده: نا امید از رحمت خدا

1 – اعتراف به گناه ونافرمانی جایز نیست:

شما دوستی والا مقام دارید. به دیدن او رفتید. به شما می گوید: چنین وچنان کردم و کارهای او همراه با ظلم وستم باشد. اگر شما کنار او ماندید و با سخنان او آرام ماندید و حتی او را ستودید و گفتید: این کار عاقلانه است. آیا باورتان می شود که شما در گناه او شریک شده اید و برخی از بارهای گناهش بر روی شما نیز آمده است. به همین دلیل گفته اند: کسی که از گناهی بی خبر باشد اما آن را تایید کند گویا مانند کسی است که گناه را مرتکب شده است. و کسی که شاهد گناهی باشد اما آن را انکار کند مانند کسی است که از گناه بی خبر است.
یک مثال اغراق آمیز می زنیم: شما در دمشق هستید و کسی در کانادا مرتکب یک گناه بسیار بزرگ می شود و شما با خود می گویید: به خدا او خیلی با هوش است اما او نافرمانی کرده و تعدی نموده و اموالی را اختلاس کرده و یا به خیانت و دروغ دست زده است. می گویید: به خدا او با هوش است. آیا باورتان می شود شما در دمشق و او در کانادا مرتکب گناه شده ولی شما نیز در گناه او شریک هستید؟
کسی که از گناهی بی خبر باشد اما آن را تایید کند گویا مانند کسی است که گناه را مرتکب شده است. و کسی که شاهد گناهی باشد اما آن را انکار کند مانند کسی است که از گناه بی خبر است.

2 – با گناهکار همنشین نشوید:

این به ما یادآوری می کند که گناه نسبت به افراد غیر گناهکار نیز نامبارک است. و بر خود گناهکار از باب اولی حتما نامبارک است. اما بر روی دوست فرد گناهکار نیز تاثیر دارد. گناه بر فرد غیر گناهکار یعنی فرد همنشین با گناهکار تاثیر منفی دارد.
به همین تناسب، شخصی می گوید: اگر دوست مزرعه دار باشید بهتر است از اینکه مزرعه دار باشید؛ و دوست صاحب خودرو باشید بهتر از این است که صاحب خودرو باشید. حال اگر دوست فرد گناهکار باشید پیامدهای فراوانی دارد.

3 – گناه کار را بر گناهش سرزنش نکنید:

اگر گناه کسی را برای هرکسی بگویید در حقیقت مرتکب غیبت شده اید و اگر گناهش را تایید وپذیرفته باشید در گناه او شریک شده اید و اگر او را سرزنش کردید به آن گرفتار آمده اید، چند حالت شد؟ اگر تعریف کنید غیبت کرده اید و اگر آن را تایید کنید در گناه او شریک شده اید و اگر او را سرزنش کنید به آن گرفتار شده اید.
دوستی دارید که مرتکب گناه معینی شده است. اگر گفتید: خودت سر وسامانش بده. در این جا شما با گفتن یک کلمه شریک گناه شده اید، و از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده که فرمود:

(( إن الرجل ليتكلم بالكلمة لا يلقي لها بالاً يهوي بها في جهنم سبعين خريفاً ))
((بنده کلامی از موارد خشم خدا بر زبان می‌آورد و به آن اهمیت نمی‌دهد، ولی به خاطرش هفتاد سال در جهنم فرو می‌افتد))

[ ترمذی]

4 – با گناهکار با غرور رفتار نکنید:

اگر گفتید: عقلش کجاست؟ و او را سرزنش و ملامت کردید. شاید خداوند شما را با گرفتار شدن به آن گناه ادب کند. این چیزی است که بسیاری در دام آن می افتند.
شما با تکبر می گویید: عقلت کجا رفته است؟ اما سیدنا یوسف بسیار مودب بود :

﴿ قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴾
﴿ [يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوست‏ داشتنى‏ تر است از آنچه مرا به آن مى‏ خوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد ﴾

[ سوره يوسف ]

یعنی ای پروردگار تو مرا حفظ نمودی و پاکدامنی من از فضل تو است. گاهی شخصی مومن است اما فراموش می کند که خداوند او را حفظ نموده و با این ایمانش دست به تعدی می زند. من اراده ای محکم دارم. من از کودکی بر پرستش الله خوی گرفته ام. این تکبر وغرور است. سیدنا یوسف از شما کامل تر بود:

﴿ قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴾
﴿ [يوسف] گفت پروردگارا زندان براى من دوست‏ داشتنى‏ تر است از آنچه مرا به آن مى‏ خوانند و اگر نيرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گراييد و از [جمله] نادانان خواهم شد ﴾

[ سوره يوسف ]

imageدورترین شخص از بت پرستی در نظر شما پیامبران اند. ببینید سیدنا ابراهیم چه دعایی می کند؟

﴿ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴾
﴿ و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم گفت پروردگارا اين شهر را ايمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستيدن بتان دور دار ﴾

[ سوره ابراهيم ]

بندگی این است که خداوند را حافظ خود بدانید. به هر حال اگر برای هر کس که ببینید تعریف گناه او را بکنید در این حالت مرتکب غیبت شده اید و اگر او را سرزنش کنید وناسزا بگویید چه بسا خود گرفتار آن گناه شوید واگر او را تایید کنید در گناه او شریک شده اید.
اگر دوستتان مرتکب گناهی شده باشد باید بگویید: خداوند او را بیامرزد. خداوندا مرا از این گناه محافظت بفرما. نزد خود و خدایتان بگویید ای خدا پس از هدایت مرا گمراه نکن. وقتی که از خدا می خواهید شما را حفظ کند و برادرتان را نیز به توبه دعوت می کنید، این بهترین حالت است.
شما دوستی دارید که نفوذ بسیاری دارد و در گمرک کار می کند و می گوید: او را توقیف ودویست هزار جریمه کردم. او در حالی این کار را کرده که به خواری وذلت تن داده است. شما به او چه می گویید: خداوند تو را سالم داشته باشد. خداوند تو را حفظ کند. خدایی هست که تو را مواخذه کند. طبیعتا این یک تعدی وتجاوز است. خود را عادت دهید که در این گونه موارد با کسی تعارف نداشته باشید. با مردم در گناهانشان تعارف نداشته باشید و اگر با آنان تعارف داشته باشید در حقیقت شما هم گناه کار خواهید بود.
به خدا سوگند اگر بخواهم دقیق تر به این موضوع بپردازم باید بگویم اگر شما سرتان را به نشانه ی تایید برایش تکان دادید شما نیز در گناه او شریک هستید. شما سخنی بر زبان نیاورده اید و می گویید آیا حق با من نیست؟ اگر این کار را بکنید حق با شما نیست.
باری یکی از صاحب منصبان به من گفت: استاد من در حج بودم . به او گفتم: مبارک است. گفت: من سیصد کارمند زن دارم. کارمندان بزرگ مانند خواهران من و کارمندان خردسال چون دختران من اند و من پس از بازگشت از حج با همه مصافحه کردم.

برتری امت در امر به معروف ونهی از منکر است :

شما ساکت نمانید. زیرا این امت برتری اش در امر به معروف ونهی از منکر نهفته است. اگر امر به معروف ونهی از منکر را ترک کنید این امت برتری اش را از دست می دهد. خداوند بزرگ می فرماید:

﴿ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ﴾
﴿ شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شده‏ ايد به كار پسنديده فرمان مى‏ دهيد و از كار ناپسند بازمى داريد و به خدا ايمان داريد ﴾

[ سوره آل عمران : 110 ]

پس اگر امر به معروف نکنیم و از منکر باز نداریم و امر به زشتی ها کنیم و از نیکی ها باز داریم و نیکی ها تبدیل به زشتی و زشتی ها تبدیل به نیکی ها شوند ما برتری خودمان را از دست داده ایم. و مانند سایر امت های خداوند می شویم. و هیچ مقام ومنزلتی نزد خداوند نداریم. و این حقیقت است. جسارت داشته باشید. برخی از اشخاص مشکل را دور می زنند و برخی دیگر با مشکل رو به رو می شوند. امت ما از نظر دینی عقب افتاده اند. نگویید: ما امت محمد هستیم. او سرور انسان هاست. او دوست خداوند است. اما ما بر روش وسنت او نیستیم و دلیل آن هم این است که هر روز داریم عذاب می بینیم. خداوند بزرگ می فرماید:

﴿ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ﴾
﴿ و[لى] تا تو در ميان آنان هستى خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند ﴾

[ سوره انفال : 33 ]

باید به مضمون دست یازید نه به ظاهر:

محال است و بسی محال است که ما به سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم عمل کنیم و در خانه ها و میان افراد ما سنت جاری باشد اما خداوند ما را عذاب کند. بنابراین مهم نیست که با جریان اسلامی باشید بلکه مهم این است که با باطن اسلام باشید. مهم این است که خانه ی شما اسلامی باشد. سخنان شما اسلامی باشد. عمل شما اسلامی باشد. شکل و قالب بسیار ساده است. نا مسلمان ترین شخص می تواند در قالب اسلامی بیاید و نماز بخواند و حج عمره برود اما اموالش بر شیوه ی غیر اسلامی باشد. صرف اموالش به شیوه ی غیر اسلام باشد. جشن هایش خارج از مضمون اسلامی باشد. سفرهایش غیر اسلامی باشد. دخترانش به شیوه ی غیر اسلامی بیرون روند. پس فقط دلبسته به ظواهر وشکل ها نباشید. به مضمون و محتوا چنگ بزنید. ما به ظاهر دست یازیده ایم. اگر به هر کشور مسلمانی سفر کنید مسجدها، نمازها، کنفرانس ها، کتابخانه ها، وبرنامه های دینی را در آن مشاهده می کنید اما مسلمانان اهل عمل نیستند و به همین دلیل خداوند بزرگ به این ظواهر اهمیتی نمی دهد و عذاب هایش را برایشان نازل می کند.
اکنون می گویم که در عراق پیش از آخرین جنگ مسجدی نبود که نمازی در آن خوانده شود و دعایی صورت گیرد و خداوند اجابت نکند اما اکنون می گویم: اگر نماز باران بخوانیم وتوبه نکرده باشیم هرگز باران نخواهد بارید. تولید ما به فضل خداوند شش میلیون تن گندم است. به همین دلیل مساله از نظر خداوند مساله ی ظاهر نیست بلکه باطن واعمال است. باید به متن اسلام دست یازیم و از ظاهر گرایی خودداری کنیم. نسائی از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت نموده که فرموده است:

خیرخواهی خیرخواهی :

image)) إذا أراد الله بالأمير خيراً جعل له وزير صدق ، إن نسي ذكره ، وإن ذكر أعانه ، وإذا أراد الله به غير ذلك جعل له وزير سوء ، إن نسي لم يذكره ، وإن ذكر لم يعنه ((
((خداوند زمانی که به امیر و فرماندهی اراده نیکی نماید، برای او وزیر صادقی قرار می دهد که اگر فراموش کند، به یادش آرد و اگر به یادش باشد او را یاری نماید و اگر خدا چیزی غیر از این برایش بخواهد وزیر فاسدی برایش قرار می دهد که اگر از یاد برد یادش نیاورد و اگر یادش باشد یاری اش نمی کند))

[ نسائی ]

مهم است که چه کسانی پیرامون شما باشند. باید خیرخواه باشند. شما باید به افرادی نزدیک شوید که خیرخواه شما باشند. و از منافقان دوری جویید. همنشینی با خیرخواهان در سطح خانواده، همکاران، سطح مدرسه و دانشگاه و موسسه را در پیش بگیرید. با خیرخواه ارتباط برقرار کنید و از منافق دوری کنید.

)) إذا أراد الله بالأمير خيراً جعل له وزير صدق ، إن نسي ذكره ، وإن ذكر أعانه ، وإذا أراد الله به غير ذلك جعل له وزير سوء ، إن نسي لم يذكره ، وإن ذكر لم يعنه ((
((خداوند زمانی که به امیر و فرماندهی اراده نیکی نماید، برای او وزیر صادقی قرار می دهد که اگر فراموش کند، به یادش آرد و اگر به یادش باشد او را یاری نماید و اگر خدا چیزی غیر از این برایش بخواهد وزیر فاسدی برایش قرار می دهد که اگر از یاد برد یادش نیاورد و اگر یادش باشد یاری اش نمی کند))

[ نسائی ]

از جابر بن عبدالله رضي الله عنهما روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به کعب بن عجره فرمود:

(( أعاذك الله من إمارة السفهاء ، قال : وما إمارة السفهاء ؟ قال : أمراء يكونون بعدي ، لا يهتدون بهديي ، ولا يستنون بسنتي ، فمن صدقهم بكذبهم ، وأعانهم على ظلمهم فأولئك ليسوا مني ، ولست منهم ، ولا يردون علي حوضي ، ومن لم يصدقهم بكذبهم ، ولم يعنهم على ظلمهم فأولئك مني ، وأنا منهم ، وسيردون علي حوضي ، يا كعب ، الصيام جنة ، والصدقة تطفئ الخطيئة ، والصلاة برهان ، يا كعب ، الناس غاديان ، فمبتاع نفسه فمعتقها ، وبائع نفسه فموبقها ))
((خدا تو را حفظ كند از فرمانروايى افراد كم‏خرد... فرمانروايانى كه پس از من مى‏آيند، به هدايت من اقتدا نمى‏كنند و به سنت من خود را نمى‏آرايند، پس كسانى كه آنان را در دروغ‏شان تصديق كنند و بر ستمگريشان يارى دهند، از من نيستند و من از آنان نيستم و كنار حوض بر من وارد نمى‏شوند. كسانى كه آنان را در دروغشان تكذيب نكنند و بر ستمگرى ياريشان ندهند، از من هستند و من از آنان هستم و به زودى كنار حوض بر من وارد مى‏شوند. ای کعب روزه سپر است و صدقه گناه را می شوید و نماز برهان ودلیل است. ای کعب مردم دو گروه اند، گروهی خود را خرند و آزاد می کنند و گروهی خود را می فروشند و به هلاکت می اندازند.))

[ روایت ماثور]

محال است شخصی در حال حاضر قانع شود که غرب فقط برای تحقق آزادی و دموکراسی به عراق آمده است؛ زیرا واقعیت بر عکس است. حقیقت غارت ثروت های مردم است. حقیقت ایجاد فتنه های فرقه گرایانه است. وقتی دروغ رواج یافت جامعه ای بر اساس دروغ شکل می گیرد. وقتی کسی سخنی نادرست می گوید شما با ادب به او بگویید:
این سخن نادرستی است. وقتی انسان ببیند کسی به او ایراد گرفته وتصحیحش می کند، خودش را منظم می کند. از ابی هریره و ابوسعید روایت است که گفته اند: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

(( لو أن أهل السماء وأهل الأرض اشتركوا في دم مؤمن لأكبهم الله في النار ))
((اگر اهل آسمان و زمین در کشتن مؤمنی اشتراک کنند؛ خداوند جل جلاله همه را سرنگون در آتش دوزخ می اندازد))

خداوند فرموده است:

﴿ فَعَقَرُوهَا ﴾
﴿ آن را پی کردند ﴾

پی کننده یک نفر بوده است:

﴿ فَعَقَرُوهَا ﴾
﴿ آن را پی کردند ﴾

یعنی قوم وی او را برای سر بریدن برگزیده اند. گاهی در انتخابات می بینید دولتی تجاوز می کند و از یک تجاوزگر حمایت می کند. نظر شخصی من این است که اگر کسی در یک کشور بزرگ وستمگر که به ملت های مظلوم ستم می کند، به عنوان وزیر انتخاب شود در حقیقت همان گناه را شریک image
خواهد بود. شما نیز که وی را انتخاب نموده اید گناهکارید. در حکومت های دموکراسی گناه بر همه ی جامعه تحمیل می شود؛ زیرا در انتخابات آزادانه انتخاب کننده ها مؤاخذه ومحاسبه خواهند شد.

(( لو أن أهل السماء وأهل الأرض اشتركوا في دم مؤمن لأكبهم الله في النار ))
((اگر اهل آسمان و زمین در کشتن مؤمنی اشتراک کنند؛ خداوند جل جلاله همه را سرنگون در آتش دوزخ می اندازد))

در حدیثی دیگر از حاکم از ابن عمر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده که فرمود:

(( من أعان على خصومة ))
(( کسی که ستمگر را یاری کند))

[ حاكم ]

از تناقض و سیاست یک بام و دو هوا بپرهیزید :

imageبه خدایی که جز او خدایی نیست سوگند که در نود درصد از مردم اگر پسر اشتباه کند مادر با پسرش بر علیه عروس همراه می شود و اگر دختر اشتباهی مرتکب شود پدر دختر با دخترش بر علیه داماد دست به دست هم می دهند و اگر پسر شریک اشتباه کند، شریک اول با پسرش بر علیه او هم دست می شوند و بر همین قیاس کنید. طرفداری کورکورانه و با بی انصافی و با بی عدالتی. ما فکر می کنیم که قاضی باید عدالت داشته باشد. شما میان فرزندان خود قضاوت می کنید. میان دامادهایتان قضاوت می کنید. میان دخترتان ودامادتان قاضی می شوید. شما قاضی هستید. بیشتر مردم به کسی که به او پناه می برند، پناه می دهند و این یک نوع طرفداری وحمایت کورکورانه است و نوعی ظلم و ستم در آن نهفته است.

(( لو أن أهل السماء وأهل الأرض اشتركوا في دم مؤمن لأكبهم الله في النار ))
((اگر اهل آسمان و زمین در کشتن مؤمنی اشتراک کنند؛ خداوند جل جلاله همه را سرنگون در آتش دوزخ می اندازد))
(( من أعان على خصومة لم يزل في سخط الله حتى ينزع ))
(( کسی که ستمگر را یاری کند همچنان در خشم خداوند می ماند تا آنکه از یاری او دست بکشد))

[ روایت ماثور]

imageجوان ثروتمندی را می شناسم که می خواست ازدواج کند. دختر جوان و زیبایی را انتخاب نمود. اما این دختر در محیطی دینی پرورش یافته بود. جوان تنها به زیبایی بسنده کرد. و به نظر خود راه حل معینی برای رهایی دختر از افکار قدیمی در اختیار داشت. وقتی ازدواج کرد دید او دختری واقعا مومن است. از اختلاط خودداری کرد. از رفتن به کاباره ها و هتل ها با او خودداری نمود. از نشستن در حضور دوستان پسر خودداری کرد. مهریه اش هم بسیار بالا بود. مادر پسر نقشه ای کشید تا مهریه اش را ببخشد. آموزش های معینی را به پسرش داد. ساعت دو وارد می شود و انواع و اقسام بی ادبی ها و اهانت ها را به او می کند و به او ستم روا می دارد. دختر تحمل نکرد. پس از اندکی تقاضای طلاق خلع با بخشش کامل مهریه به او نمود. نقشه اش گرفت. با زنی دیگر و بی خدا چون خودش ازدواج کرد. جوان به ندرت وقتی به مشکلی می خورد می گفت: مانند فلانی از دست این هم می توان راحت شد. و خود را قهرمان می دید. او خودرو و ویلایی داشت که در ایام تابستان آنجا می رفت. حال به نظم الهی بنگرید. او در حال رانندگی بود و همسر جدیدش هم در کنارش نشسته بود. در صندلی پشت سر خودش مادرش و در صندلی پشت سر همسرش هم پدرش نشسته بودند. پدرش در صندلی عقب بود. پدر پشت سر همسر پسرش بود و مادر پشت سر خود پسر بود. اتفاقی وحشتناک در بیابان برایشان افتاد. جوان ومادرش در دم جان سپردند. پدر عمل همسرش را در ستم به عروسشان محکوم می نمود. خداوند بزرگ است. مانند این داستان هزاران داستان وجود دارد.
از ستمگر حمایت نکنید. از ستمگر حمایت نکنید. گاهی پسر ستم می کند و مادر بر علیه عروسش از پسرش حمایت می کند. شجاعت مادر در این است که با حق باشد.
یک ساعت عادلانه زندگی کردن به میزان هشتاد سال عبادت ارزش دارد. سخنی منصفانه ای شما را به والاترین درجه ها می رساند ولو این نسبت به دشمن پسرت منصف باشید.

ارشادات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در بیان خطر همکاری بر تعدی:

و ایشان صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید :

((من خرج من الطاعة ، وفارق الجماعة فمات مات ميتة جاهلية ، ومن قاتل تحت راية عمية ـ يعني ليس فيها وضوح ، تقاتل مع جهة الهدف غير واضح إطلاقاً ، العمية المراد بها الأمر الأعمى الذي لا يستبين وجهه ـ يغضب لعصبة ، أو يدعو إلى عصبة ، أو ينصر عصبة فقتل فقتلته جاهلية ، ومن خرج على أمتي يضرب برها وفاجرها ، ولا يتحاشى من مؤمنها ، ولا يفي لذي عهد عهده فليس مني ولست منه ((
((کسي از اطاعت [حاکم] خارج شود و از جماعت جدا شود و در آن حال بميرد، به مرگ جاهليت مرده است و هر کس زیر پرچم نا معلومی بجنگد و بدون هیچ هدفی با طرف مقابل بجنگد و منظور از نامعلوم یعنی ناشناخته، و بر گروهی خشم بگیرد و یا طرفداری گروهی را بکند یا گروهی را یاری کند و همراهشان بجنگد و بمیرد مانند مرگ جاهلیت مرده است و کسی که بر علیه امت من خروج کند و نیک وبدش را بکشد و از کشتن مومنان خودداری نکند وبه عهد وپیمان، پیمان داران وفا نکند از من نیست و من نیز از او نیستم))

[روایت ماثور]

این جنگ وجهاد کورکورانه مخالف سنت است. اینکه بی گناهان، کودکان، زنان را بدون دقت و بدون هیچ توجیهی و بدون هیچ حکم شرعی بکشید این مشکل بزرگی است. و طبیعتا در مقابل:

(( من دعا إلى هدى كان له من الأجر مثل أجور من تبعه لا ينقص ذلك من أجورهم شيئاً ، ومن دعا إلى ضلالة كان عليه من الإثم مثل آثام من تبعه لا ينقص ذلك من آثامهم شيئاً ))
((اگر کسی مردم را بسوی هدایت (کار خیر و سنتی) دعوت کند، به اندازه ی پاداش کسانی که از او پیروی می نمایند، اجر و پاداش می برد بدون این که از پاداش آنان، چیزی کاسته شود؛ همچنین اگر کسی مردم را بسوی گمراهی فرا خواند، به اندازه ی گناه کسانی که از او پیروی می‌کنند، گناهکار می گردد بدون اینکه از گناه آنان، چیزی کاسته شود))

[ مسلم از جابر]

تعصب در اینجا یعنی اینکه بر علیه حق یا باطل سنگ قوم خویشتن را به سینه بزنید یا به حمایت از فرزندتان بپردازید یا بر علیه حق یا باطل از دخترتان طرفداری کنید یا بر علیه حق یا باطل از شریک خود طرفداری کنید. طرفداری کورکورانه همان تعصب است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

(( ليس منا من قاتل على عصبية ، أو قتل على عصبية ))
(( کسی که از روی تعصب بجنگد یا کشته شود از ما نیست ))

[ احمد]

ناگزیر باید احساس ژرفی وجود داشته باشد:

imageارشاد زیبایی از یکی از علما وجود دارد. سعید بن مسیب این تابعی می گوید: «چشمان خود را از یاری ستمکاران پر نکنید مگر آنکه با دل آنان را نپذیرید تا اعمال نیک تان از بین نرود».
کسی را می بینید که ستمگری را یاری می رساند. به خودروی آخرین سیستم او می نگرید. یا خانه ی او که شیک است. خیر، اگر به خانه ی یک قاچاقچی مواد مخدر وارد شوید و خانه ی بسیار شیکی داشته باشد، آیا به او احترام می گذارید؟ پناه بر خدا. تا میان احساس ژرف وسطحی تفاوت بگذارند. انسان ژرف اندیش انسان ثروتمندی را که با آوار دیگران مال اندوزی کرده، تحقیر می کند. یا تاجران مواد مخدری که اموالشان را با قتل عام جوانان به دست آورده اند.
باید از احساس عمیقی برخوردار باشید. به نظر من اگر کسی در آمد بسیار اندکی داشته باشد و این در آمد صد در صد حلال باشد و خداشناس باشد وپایبند در حقیقت سزاوار احترام است. باید او را بزرگ داشت. و او را دوست داشت. و باید از کسی که خانه اش را هدایا و مبلمان و وسایل شیک و لوکس و میهمانی ها و هتل و تالارها آراسته است، دوری کرد و گاهی این اموال از راه حرام بدست می آیند. مال او حرام است. باید از حق و اهل حق حمایت کنید. به همین ترتیب وقتی کسی چیزی را بخرد و می داند که دزدی است در حقیقت در آن دزدی شریک شده است و حتی در قانون مانند دزد محاسبه می شود. و برخی از گذشتگان گفته اند: «انسان بدترین هتک حرمتی که می تواند در حق برادرش انجام دهد یاری رساندن او بر انجام گناهان و سپس کوچک شمردن گناهان در مقابل او است.
بر گناه یاری نرسانید و گناه کسی را برایش کوچک نشمارید و از سرزنش شرزنشگران در راه خدا نترسید.

پیامدهای همکاری بر گناه وتعدی :

این اخلاق ناپسند بسیار خطرناک است. این اخلاق ناپسند، گناه دیگران را به حساب شما می آورد و بار گناهانی مانند گناه آنان را به دوش می کشید؛ زیرا شما سرتان را تکان داده اید، یا قلمی به او داده اید. اگر قلمی می خواهد که امضا بزند، قبول نکنید. به شما اجازه نمی دهم با قلم من قرارداد ظالمانه ای را امضا کنید. به همین دلیل وقتی در جامعه ای انسان های بیدار و خیرخواه و جسور باشند آن جامعه پیشرفت می کند. خود را عادت بدهید که هرگز در نافرمانی وگناه با کسی تعارف نداشته باشید. و بر گناه یاری نرسانید. و ستمگران را یاری نکنید. اما مهمترین مساله این است که اگر کسی ظالمی را یاری کند خداوند آن ظالم را بر او چیره می کند و بزرگترین مجازات این است که اگر ستمگری را یاری رساندید اولین قربانی او خود شما خواهید بود و کسی که ستمگری را یاری رساند خداوند آن ستمگر را بر او چیره می سازد.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر