حالت سیاه
29-04-2024
Logo
سخنرانی ها وهمایشهای خارجی- آمريكا - سفر1 - سخنرانی ( 06 - 10 ) : جوانان امید آینده ( پندها و ارشادات).
  • سخنرانی ها و نشست های خارجی / ٠07رحلات - أمريكا
  • /
  • آمريكا
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سرورمان محمد راستین وعده ی امانت دار. بارخدایا تنها آنچه به ما آموختی را می دانیم و تو بسیار دانا و حکیم هستی. بار خدایا چیزی به ما بیاموز که ما را سود رساند و ما را از آنچه به ما آموختی بهره مند ساز و علم ما را بیفزای و حق را به ما حق بنما و ما را توفیق پیروی از آن عنایت فرما و باطل را به ما باطل بنما و ما را توفیق پرهیز از آن عنایت فرما و ما را از زمره ی کسانی قرار بده که به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند و با رحمت خود ما را از جمله ی بندگان صالح خود قرار بده.

جوانان، آینده اند:

برادران گرامی، ای جوانان، پیران نماینده ی گذشته اند و میان سالان و از جمله ما نماینده ی معاصر هستیم و جوانان نماینده ی آینده اند. این اولین تعریف از شما است. شما آینده اید. ای جوانان شما به بهترین امتی که برای مردم پدیدار شده، منسوب هستید. این امت به شگفتی درخشید و رسالت اسلام را به جای جای این زمین برد. اما به مانع برخورد. امیدها به شما است. سیدنا عمر رضی الله عنه در شهر راه می رفت. کودکانی مشغول بازی بودند. وقتی او را دیدند از او ترسیدند و پراکنده شدند و تنها یک نفر ماند. توجه او را جلب کرد. به او گفت: ای پسر: چرا با آنان فرار نکردی؟ گفت: ای امیر تو ظالم نیستی که از ظلم تو بترسم و گناه کار نیستم که از مجازات تو بترسم و راه گنجایش هر دو نفر ما را دارد.
این یک نمونه است. گروهی برای تبریک گفتن به یکی از خلفای بنی امیه وارد شدند که پسری جلودار آنان بود. خلیفه عبدالملک بن مروان بر دربان خود خشم گرفت که چرا آن کودک را به مجلس وی راه داده است. به او گفت: کسی به جز این پسر نبود که نزد ما بیاید. این پسر جلو آمد و خطاب به خلیفه ی مسلمانان که بر یک سوم از جهان حکومت می کرد گفت: ای امیر آمدن من نزد تو هرگز از قدر تو نمی کاهد اما بر منزلت من می افزاید. سالی سخت بر ما می گذرد چراکه به قحطی گرفتار شده ایم و گرسنه مانده ایم. شما اموال اضافه دارید. اگر این اموال اضافی از آن خداوند است خوب ما بندگان اوییم و اگر این مال از آن شما است پس به ما صدقه بده. اگر از آن ما است پس چرا آن را از ما گرفته ای؟ خلیفه گفت: به خدا این پسر هیچ بهانه ای برای ما نگذاشت. او بسیار فصیح سخن می گوید. و بسیار جسارت دارد.
گروهی نزد عمر بن عبدالعزیز خلیه ی پنجم ، آمدند. جلودار آنان یک پسر بچه بود. خلیفه گفت: بنشین ای پسر و کسی بزرگتر از تو برخیزد. پسر گفت: خداوند امیر را زنده نگه دارد. انسان در گرو قلب و زبان خود است. اگر خداوند به بنده اش زبان سخنور و قلب حافظی عطا نماید پس سزاوار سخن گفتن است. و اگر چنین بود که می گویی پس در میان این امت کسی برتر از تو برای تکیه زدن بر این تخت وجود دارد. مساله مساله ی علم و فصاحت و جسارت است.

نمونه ها و شجاعت های غیرقابل تصور در تاریخ:

ای برادران، در تاریخ اسلامی و عربی شما شجاعت هایی غیر قابل تصور وجود دارد. کدام یک از شما باور می کند که سپاهی که سیدنا صدیق، سید عمر، سیدنا عثمان و سیدنا علی در آن بودند فرماندهی اش به دست اسامه بن زید باشد که کمتر از 17 سال سن داشت. او سوار بر شتر و خلیفه صدیق پشت سر او پیاده می رفت. گفت: ای خلیفه ی رسول خدا یا سوار شوید یا من پیاده می شوم. گفت: به خدا نه تو پیاده می شوی و نه من سوار می شوم. و چه می شود که یک ساعت در راه خدا بر گام هایم خاک نشیند.
جوانی هفده ساله سپاهی را فرماندهی می کند که در آن عمر، عثمان، علی و اصحاب بزرگ هستند. تاریخ ما این گونه بود. تاریخ قهرمانی ها.
اندکی پیش گفتم: شما منسوب به بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اند اما این امت لغزیده است و به یاری شما نیازمند است. به دانش و اخلاص و محبت و تعلق شما نیازمند است. بنابراین اسامه بن زید این جوان فرمانده سپاه بود. در اسلام کودک و خردسال قهرمان است. جوان قهرمان است. پیر قهرمان است. هر کسی به این دین منسوب است خداوند با به خدمت گرفتنش به او لطف کرده است.
نوجوانی، پدرش در جنگ احد شهید شد. مادرش با یکی از ثروتمندان اوس ازدواج کرد. عمویش شوهر مادرش و از ثروتمندان یثرب بود. بسیار به او اکرام می نمود. بسیار او را دوست می داشت. این پسر نیز وابسته ی شوهر مادرش شده بود. در یکی از جنگ ها یاران پیامبر بسیار آماده بودند. چیزی برای تحریک عمویش نیافت به جز این که از کارهای سیدنا عثمان و عبدالرحمن بن عوف و یاران ثروتمند پیامبر برایش تعریف کرد که هر چه داشتند در راه خدا داده بودند. عمویش در خانه نشسته و بیرون نمی رفت. او را با بیان بخشش ها و فداکاری هایشان تحریک کرد. یک عبارت گفت: به خدا اگر محمد در گفته هایش راستگو می بود ما بدتر از الاغ می بودیم. این عبارت کفر است. گفت: ای عمو به خدا در روزی زمین کسی از رسول الله برایم محبوب تر نیست. و اکنون –یک کودک بسیار خردسال- کفر گفتی. اگر به مردم بگویم تو را رسوا کرده ام و اگر خاموش بمانم به خدا و رسولش خیانت ورزیده ام. من نزد رسول الله می روم تا آنچه گفته ای را به او بگویم خودت به فکر چاره باش.
مساله ی امانت داری است. تو صحابی هستی و از دوستان رسول الله محسوب می شوی این گونه سخن می گویی؟! او نزد پیامبر رفت و گفته ی عمویش را برای ایشان بازگو نمود. پیامبر او را فرا خواند و گفت: چه گفته ای؟ گفت: به خدا من چیزی نگفته ام او دروغ می گوید. وقتی او را به دروغ متهم ساخت در حالی که کودک بی گناه و راستگو بود از شدت خجالت آب شد. گفت: ای خدا بر پیامبر خود وحی نازل کن که مرا باور کند. هنوز دیری نپاییده بود که وحی بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نازل گشت و ایشان غرق عرق گشت و پس از پایان وحی این آیه ی کریمه آمد:

﴿يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴾
﴿به خدا سوگند مى ‏خورند كه [سخن ناروا] نگفته‏ اند در حالى كه قطعا سخن كفر گفته و پس از اسلام آوردنشان كفر ورزيده‏ اند و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عيبجويى برنخاستند مگر [بعد از] آنكه خدا و پيامبرش از فضل خود آنان را بى ‏نياز گردانيدند پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است و اگر روى برتابند خدا آنان را در دنيا و آخرت عذابى دردناك مى ‏كند و در روى زمين يار و ياورى نخواهند داشت ﴾

[سوره توبه : 47]

گفت: البته که توبه می کنم ای رسول خدا... این پسر راست گفته است مرا ببخش. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به شوخی گوش پسر را گرفت و فرمود: ای پسر خداوند از بالای هفت آسمان تو را تایید کرد و توبه ی این عموی ثروتمند به دست این پسر انجام گردید. عجیب این که او به دلیل اینکه به دست وی توبه کرده بود پس از آن بسیار او را اکرام می کرد.

ضرورت احیای شکوه امت:

ای برادران جوان؛ شاید از میان میلیون ها تن که از زندگی بهره مند هستند کسی بهترین غذا را بخورد یا بهترین نوشیدنی ها را بنوشد و در بهترین خانه زندگی کند و بر بهترین خودرو سوار شود. او یکی از این میلیون ها است. اما اگر فکر کردید که شکوه امت را بازگردانید این خوب است. باری به یکی از دانش آموزان گفتم: چه کسی از شما نام یک ثروتمند که در سال 1867 در دمشق می زیست را می داند تا من یک نمره به او بدهم. آنان اندیشیدند. به آنان گفتم: من نیز مانند شما نمی دانم. اما کدام یک از شما نمی داند عمر بن خطاب کیست؟ عثمان بن عفان؟ علی بن ابی طالب؟ صلاح الدین ایوبی که مقام این امت را بالا برد کیست؟ اینان قهرمانانی هستند که تاریخ آنان را جاودان نمود.. شما ای جوان یا یکی از این میلیون ها هستید می خورید و می نوشید و از زندگی بهره می برید. مرگ می آید و شما را می برد و مردم نام شما را فراموش می کنند. یا اگر قهرمانی هستید که نام امت را زنده کرده باشد یا با دانش و یا بااخلاق و یا با دستاوردتان، مانند مردم عادی نباشید. با عوام نباشید.
یک عدد از تعداد انسان ها نباشید بلکه قهرمانی باشید که نام امت را زنده کرده است.
سیدنا علی کرم الله وجهه می گوید: «مردم سه گروهند: دانشمند خداشناس، دانشجوي راه راست و فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بوزد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند. ای کمیل مبادا از آنان باشی» شاید با کلیت جامعه باشید. میلیون ها نفر در روز قیامت ارزشی ندارند. آنان نزد خداوند بی ارزش اند. کار خداوند را نادیده انگاشته اند و خداوند آنان را خوار کرده است. می فرماید:

 

﴿إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ﴾
﴿خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند در باغهايى كه از زير [درختان] آنها نهرها روان است درمى ‏آورد و [حال آنكه] كسانى كه كافر شده‏ اند [در ظاهر] بهره مى ‏برند و همان گونه كه چارپايان مى ‏خورند مى ‏خورند و[لى] جايگاه آنها آتش است﴾

[محمد : 12]

﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾
﴿ چون ابراهيم گفت پروردگارا اين [سرزمين] را شهرى امن گردان و مردمش را هر كس از آنان كه به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد از فرآورده ‏ها روزى بخش فرمود و[لى] هر كس كفر بورزد اندكى برخوردارش مى ‏كنم سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش [دوزخ] مى ‏كشانم و چه بد سرانجامى است﴾

[بقره : 126]

و فقط آنان که ایمان آورده اند را با او روزی بده. خداوند فرمود:

 

﴿وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾
﴿هر كس كفر بورزد اندكى برخوردارش مى ‏كنم سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش [دوزخ] مى ‏كشانم و چه بد سرانجامى است﴾

[بقره : 126]

﴿فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ﴾
﴿پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند ناگهان [گريبان] آنان را گرفتيم و يكباره نوميد شدند﴾

[انعام: 44]

با چشمان خود می بینید که درب همه چیز به روی مردم دنیا باز است. همه چیز فراهم است. همه چیز در دسترس است. همه چیز لذت بخش است. همه چیز سودمند است. اما شجاعت اندک است. یک در هزار. و هزاران مانند یک اند. گفتند: اندوه خوب است. اگر احساس کردید شما به این امتی متعلق هستید که شکوه والا و مجد فراونی دارد و تاریخ غنی داشته اما بعدها به افول گراییده است شاید خداوند شما را عامل پیشرفت آن بگرداند. یا با دانش شما یا با دستاورد و یا شجاعت شما اما در غیر این صورت شما یکی از هزار در میان این مردم عوام بازاری و عامه خواهید بود.

وجود انسانی همان وجود والایی است که انسان بدان منسوب است:

ای برادران بزرگوار، هر یک از ما دو سرشت دارد. یک سرشت حیوانی و یک سرشت انسانی. نیازهای دنیایی وجود دارد. نیازهای والا نیز وجود دارد. نیازهای انسان در دنیا خوردن و نوشیدن و تولید مثل و خانه و پاکیزگی و برتری جویی بر مردم و سخن گفتن از خوراک و نوشیدنی و خانه و مدارک و دستاوردهایش است. این وجود سزاوار انسان نیست. سرشت والایی که خداوند بر ما منت نموده همان سرشت انسانی است. برآوردن نیازهای والا شناخت حقیقت، خداوند و کتابی است که خداوند به ما لطف نموده است. می فرماید:

 

﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾
﴿در حقيقت پروردگار شما آن خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش [جهاندارى] استيلا يافت روز را به شب كه شتابان آن را مى طلبد مى ‏پوشاند و [نيز] خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده‏ اند [پديد آورد] آگاه باش كه [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدايى است پروردگار جهانيان ﴾

[اعراف : 54]

﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً﴾
﴿ستايش خدايى را كه اين كتاب [آسمانى] را بر بنده خود فرو فرستاد و هيچ گونه كژى در آن ننهاد﴾

[كهف: 1]

هستی در یک کفه و کتاب در یک کفه ی دیگر. کتاب روش الهی است، این قرآن به مثابه ی دفترچه راهنمای سازنده است. ما در دوره ی ماشینی زندگی می کنیم. انسان پیچیده ترین ابزار در هستی است. این انسان سازنده ی بزرگی دارد. این سازنده آموزش هایی برای راه اندازی و نگهداری تدوین نموده است. وقتی خود را دوست دارید و وجود خود را دوست دارید، زمانی که سلامتی و کمال وجودتان را دوست دارید دستورالعمل های سازنده را به کار می بندید برای همین در احادیث آمده است: «خداوند به خاطر جوان مومن بر فرشتگان فخر می فروشد و می فرماید: ببینید بنده ام به خاطر من شهوت خود را رها کرد».
شاید جوان به همراه آن میلیون هایی که نزد خداوند به اندازه ی پشه ای ارزش ندارند، سقوط کند. این جوان با این تعداد زیادی که انسان به آنان اهمیت نمی دهد گمراه می شود و یا اینکه میان قهرمانان ظاهر می شود. اگر دانش فرا گرفتید و بازگشتید و به وسیله ی آن به امت اسلامی خدمت کردید و اگر دستاورد بزرگی محقق نمودید و آن را در خدمت امت خود نهادید که در میان آن زاده شده اید و اگر کار مهمی انجام دادید جاودان خواهید بود.
ای برادران انسان انگیزه هایی دارد که به دنبال آن است . تمایل به غذا دارد. این تمایل سرشت شخصی اش را محقق می سازد.. تمایل به ازدواج دارد و این بقای نوع را محقق می نماید. تمایل به ذکر دارد. تمایل به برتری دارد. به خودبیانگری تمایل دارد. این باعث جاودانگی یاد او می شود. انسان چند روز است. هر روز بخشی از او پایان می یابد. این گفته ی امام حسن بصری است و رابعه عدویه نیز آن را بیان داشته است.
هر روزی که طلوع می کند ندا می دهد ای فرزند آدم من آفریده ی تازه ای هستم و بر کار تو گواهم پس از من توشه برگیر که تا قیامت باز نمی گردم.

دین اسلام دین واقعی و برنامه ریزی شده ای است:

می خواهم حقیقت دیگری برایتان بیان کنم . دین ما دین بزرگی است. دین واقعی و روشمندی است. در اسلام محرومیت نیست. کسانی خیال می کنند در اسلام محرومیت وجود دارد. اسلام برنامه ریزی شده است. هر شهوتی را که خداوند در وجود انسان ها نهاده است برایش کانالی پاک جهت دفع و برآوردنش قرار داده است. اگر انسان برنامه ی الهی را اجرا کند به خوشبختی کامل می رسد. علم شرعی علمی مفید بوده و باعث خوشبختی در دو دنیا می شود. خداوند می فرماید:

 

﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾
﴿در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آيند [و مى‏ گويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد ﴾

[فصلت : 30]

یعنی وقتی خداوند را شناختید و روش او را شناختید، آخرت را خواهید خواست و دنیا و آخرت را به دست خواهید آورد. اگر انسان از حقیقت بزرگ غافل شود و دنیا را ترجیح دهد دنیا و آخرت را از دست خواهد داد. و کسی که آخرت را بر دنیایش ترجیح دهد هر دو را به دست خواهد آورد.
اولین چیزی که از شما می خواهم کسب دانش شرعی است. این دانش دنیوی دانش سالمی است اما نوعی شغل است. شغل عالی است. اگر به مدارک بالا برسید روزی فراوانی به دست می آورید. شما شغل عالی دارید. اما علم دینی سرشت انسانی شما را محقق می کند. هر دانشی سودمند است. دانش سودمندی وجود دارد که درآمد زا است. اما علم شرعی اسلامی علمی سودمند است. در دنیا و آخرت باعث خوشبختی است. بنابراین چیزی که من از شما می خواهم و برای پدران شما نیز می خواهم این است که به دنبال دانش باشید تا کشف کنید که شما حقیقت دارید. من مطمئنم که عشقتان به وجودتان، به سلامت وجودتان، به کمال وجود و ادامه ی وجودتان، شما را به اطاعت از خداوند وا می دارد.

عاقل کسی است که راز وجود و هدف از وجود خود را بداند:

برادران گرامی؛ محال است که انسان پروردگارش را نافرمانی کند و سود ببرد. محال است که از خداوند فرمان برد و زیان بیند. خداوند متعال می فرماید:

 

﴿يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِيماً﴾
﴿تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعا به رستگارى بزرگى نايل آمده است﴾

[احزاب : 71]

طبیعتا در این سخنرانی کوتاه امکان پرداختن به جزئیات بیشتر را ندارم. اما باید از وقت گران بهای خود اندکی وقت بگذارید تا خداوند را بشناسید. این دانشی که آموخته اید خوب و گرانبها است اما برای دنیا است. برای کسب روزی است. یادگرفتن یک شغل شما را والا نمی سازد. کسی که این دانش را کامل بیاموزد هوشمند نامیده می شود نه عاقل. عاقل کسی است که حقایق کلی را بداند. کسی که راز و هدف وجود خود را بداند. اگر به شهری سفر کرده باشید. پدرتان شما را برای مدت کوتاهی به شهری فرستاده باشد. به یکی از هتل ها بروید. در صبح روز اول که بیدار شوید کجا می روید؟ به شما گفته می شود چرا به این جا آمده اید؟ اولین پرسشی که دوست دارم بدانید این است که چرا در دنیا هستید؟ نه در آمریکا، در دنیا، چرا خداوند شما را به دنیا آورده است؟ به خاطر اینکه خداوند را بشناسید: خداوند می فرماید:

 

﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾
﴿و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند﴾

[ذاريات : 56]

چنان که شما اگر به کشور بیگانه ای بروید تا درس بخوانید باید تحصیل در ذهن شما تعریف شده باشد. اگر طلب شناخت خدا و روش او در ذهن شما روشن است پس از وقت گرانبهایتان اندکی را برای شناخت خداوند خواهید گذاشت. به نواری گوش می دهید. کتاب مهمی می خوانید. قرآن می خوانید. سنت مطهر را مطالعه می کنید. این ها شما را به امت وصل می کند. این شما را به امت و دوره های قهرمانی و درخشش و اوج شکوفایی مرتبط می سازد. باید حقیقت را کامل بشناسید نه اینکه جنبه ای از آن را به حکم بودنتان در این سرزمین بدانید. یک تغذیه ی فرهنگی وجود دارد. این تغذیه ی فرهنگی گاهی شما را در یک توهم بزرگ می اندازد. شما از نسل یک امت بزرگ هستید.. تاریخ بزرگ و با شکوهی داشته است. باید به این امت و تاریخ بنگرید و به شکلی در بازگرداندن شکوه آن سهیم باشید: خداوند متعال می فرماید:

 

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾
﴿خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد آنانند كه نافرمانند ﴾

[نور : 55]

وقتی خداوند بزرگ را عبادت کنیم خداوند فرموده که ما را جانشین خود می کند و ما را قادر و مطمئن می سازد. اما حال مسلمانان امروز به گونه ای است که خداوند می فرماید:

 

﴿ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا ﴾

﴿آنگاه پس از آنان جانشينانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پيروى كردند و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند ديد ﴾

[ مريم: 59]

تمایل به خدا و ایمان به او:

ای جوانان بزرگوار؛ خداوند خانواده های شما را خیر دهد. گفت: پدری دارید. یک شماره. پدری دارید که شما را همسر داده است. پدری دارید که خداوند را به شما شناسانده است. پدری که شما را زاده است در زندگی دنیا لطف وی تمام می شود. و پدری که شما را همسر داده تا زمانی که همسر با شما باشد لطف او وجود دارد. اما پدری که خداوند را به شما شناسانده است تا ابد لطف او باقی است. اگر خداوند را به وسیله ی او شناختید لطف او با شما است. شما باید به پدر شما که شما را زاده نیکی کنید. به پدری که برای شما همسر انتخاب کرده، توجه کنید و پدری که شما را به خداوند رسانده مد نظر داشته باشید. در پی او باشید. در پی حقیقت باشید. شاید تعجب کنید که یکی از بزرگترین دانشمندان فیزیک انیشتین گفته است: هر انسانی در این هستی قدرتی بالاتر از تمام قدرت ها و دانایی بالاتر از تمام دانایان و حکیمی بالاتر از تمام دانشمندان نبیند، او انسان زنده ولی مرده ای است.
اگر تاریخ دانشمندان بزرگ را خوانده باشید خواهید دید که با نگاه به هستی به الله ایمان آورده اند. هستی یک صفحه در مقابل شما است. آیات الله را درباره ی هستی بخوانید تن شما به لرزه می افتد. اندام شما به لرزه می افتد و پی به بزرگی خداوند می برید. و می فهمید که او شما را آفریده و محاسبه خواهد نمود. در هر جایی به حساب شما خواهد رسید. خیال نکنید مکانی وجود دارد که در آن جا حسابی نیست. آیه ای که می خواهم در ذهن های شما باقی بماند بسیار مهم است. خداوند متعال می فرماید:

 

﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾
﴿آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏ اند پنداشته‏ اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى‏ دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [به طورى كه] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى كنند﴾

[جاثيه: 21]

جوانی که در اطاعت از خداوند پرورش یافته است. به والدین خود نیکی کرده است. از خداوند عز وجل پیروی نموده است. این جوان زندگی خوبی دارد. شعار سزاوار این آیه است:

 

﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾
﴿هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه‏ اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏ دادند پاداش خواهيم داد ﴾

[نحل : 97]

به خدا ای جوانان اگر در کتاب خداوند همین آیه می بود کافی بود. درمقابل خداوند می فرماید:

 

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾

﴿و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى ‏كنيم﴾

[ طه: 124]

پس اگر به خداوند متمایل شدید زندگی خوبی دارید و اگر از وی روی برگردانید زندگی سختی خواهید داشت. خداوند می فرماید:

 

﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كَانَ فَاسِقاً لَا يَسْتَوُونَ﴾
﴿آيا كسى كه مؤمن است چون كسى است كه نافرمان است‏ يكسان نيستند﴾

[سجده: 18]

﴿أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ﴾
﴿آيا كسى كه وعده نيكو به او داده‏ ايم و او به آن خواهد رسيد مانند كسى است كه از كالاى زندگى دنيا بهره‏ مندش گردانيده‏ ايم [ولى] او روز قيامت از [جمله] احضارشدگان [در آتش] است﴾

[قصص : 61]

﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾
﴿آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏ اند پنداشته‏ اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى‏ دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [به طورى كه] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى كنند﴾

[جاثيه: 21]

استفاده از دانش پدران و شکوه جوانان:

ای برادران جوان، خداوند پدران شما را خیر دهد، زندگی را شناختند و آن را تجربه کرده اند و دارای تجربه هستند. شما به تجربه های آنان بسیار نیازمندید. آن را از پدران خود بگیرید. اگر نگرفتید و رد کردید در حقیقت میراث امت را رد کرده اید. تجربه های نیاکان خود را رها کرده اید. باید این تجربیات را که پدرانتان در اختیار دارند بپذیرید. بدون تردید پدران تجربه های والایی کسب کرده اند که شما نیاز شدیدی به آن دارید. جوانان نیز شکوه و قدرت دارند و پیران دانش و حکمت و چه زیبا است وقتی دانش و تجربه ی پیران با قدرت و شکوه جوانان گرد آید.
در روایت آمده است که: عدالت خوب است اما در پادشاهان بهتر است. پرهیزگاری خوب است اما در دانشمندان بهتر است. حیا خوب است اما در زنان بهتر است. توبه خوب است اما در جوانان بهتر است. صبر خوب است اما در بینوایان بهتر است. و بخشش خوب است اما در ثروتمندان بهتر است.

 

پرسش و پاسخ:

توبه بهترین چیز در زندگی جوان است:

توبه بهترین چیز در زندگی جوان است
توبه بهترین چیز در زندگی جوان است و بزرگترین لغزشگاه برای وی نگاه به دختران است؛ بنابراین خداوند متعال فرموده است:

﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾
﴿ به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‏ تر است زيرا خدا به آنچه مى كنند آگاه است ﴾

[نور: 30]

این که در غرب می شنوید که اگر انسان دوست دختر نداشته باشد روانی می شود. این سخنان را از خود دور کنید. این سخنان بی اصل و اساس است. در تاریخ ما وجود ندارد. در امت ما نیست. در برنامه ی بزرگ ما نیست. کسی که پیش از موعد برای چیزی عجله کند، آن چیز را از دست می دهد. هر چیزی وقتی دارد. روش کاملی وجود دارد. خانواده ی نیکی ان شاء الله و خانه ی اسلامی و فرزندان نیک وجود دارد.
ای جوانان بزرگوار، خداوند به شما برکت دهد. خداوند شما را به راه های نیکی و اصلاح رهنمون گردد. خداوند می فرماید:

 

﴿يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾
﴿خدا هر كه را از خشنودى او پيروى كند به وسيله آن [كتاب] به راه ‏هاى سلامت رهنمون مى ‏شود و به توفيق خويش آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون مى ‏برد و به راهى راست هدايتشان مى ‏كند﴾

مائده: 16]

خواهش می کنم پرسشی اگر هست بپرسید من برای پاسخ در خدمت شما هستم.

پرسش و پاسخ:

1 ـ چگونگی تناسب میان تحصیل و آموختن دانش شرعی :

پرسش: چگونه می توانیم میان تحصیل و آموختن دانش شرعی تناسب برقرار کنیم؟
پاسخ: نمازهای پنجگانه چند دقیقه طول می کشد. بیست و چهار ساعت برای دنیا است. هشت ساعت خواب. هشت ساعت درس. چهار ساعت با خانواده. نمازهای پنجگانه یک ساعت. این زکات وقت است. در نمازهای پنجگانه با خداوند ارتباط برقرار می کنید. به شما توفیق می دهد. آرامش درونی دارید. اعتماد به نفس دارید. در مقابل شهوات پایدار هستید. شما محفوظ هستید، خداوند متعال می فرماید:

 

﴿اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ﴾
﴿آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى‏ داند چه مى ‏كنيد﴾

[عنكبوت : 45]

شما با نماز می توانید با خداوند هستی ارتباط برقرار کنید. کسی که کاری را با نافرمانی بخواهد از امید به دور و به ترس نزدیک است.
نماز صبح چهار رکعت است ده دقیقه طول می کشد. نماز ظهر ده دقیقه و عصر و مغرب و عشا نیز به همین شکل است. اما وقتی شما نماز می خوانید در پناه خداوند هستید. او حافظ شما است. رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:

 

(( عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ كَقِيَامِ نِصْفِ لَيْلَةٍ وَمَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ وَالْفَجْرَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ كَقِيَامِ لَيْلَةٍ))
((از عثمان بن عفان روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: کسی که عشاء را با جماعت بخواند مانند این است که نیمی از شب را نماز خوانده است و کسی که نماز عشا و صبح را با جماعت بخواند مانند این است که کل شب را نماز به پاداشته است))

[ احمد از عثمان]

کسی که نماز صبح را با جماعت بخواند تا شب در پناه خدا است. بنابراین نماز یکی از ارکان دین و فرضی است که هرگز ساقط نمی شود. شما در نماز از قدرت خداوند یاری می جویید. از علم و حکمت خداوند یاری می جویید. خوشبختی پشت خوشبختی به دست می آورید. نماز درستی که خداوند از ما خواسته را نباید رفع تکلیف بدانیم و خودمان را با آن راحت کنید بلکه باید با انجام آن احساس آرامش بگیریم. تفاوت دو نماز این است.

2 ـ چگونگی تناسب میان تحصیل و عبادت:

س: چگونه می توانیم میان تحصیل و عبادت تناسب برقرار کنیم؟
ج: تحصیل نوعی عبادت است و با عبادت تعارضی ندارد.

3 ـ تبیین اینکه؛ هفت نفر را خداوند در پناه خود قرار می دهد:

س: هفت نفر را خداوند در پناه خود قرار می دهد لطفا این حدیث را برای جوانان شرح دهید.
ج: ))

 

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لا ظِلَّ إِلا ظِلُّهُ؛ الإمَامُ الْعَادِلُ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ رَبِّهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِي الْمَسَاجِدِ، وَرَجُلانِ تَحَابَّا فِي اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَيْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَيْهِ، وَرَجُلٌ طَلَبَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ فَقَالَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ أَخْفَى حَتَّى لا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُنْفِقُ يَمِينُهُ، وَرَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ خَالِيًا فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ رَبِّهِ..))
((از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: هفت گروه هستند که خداوند آنانرا در سایه اش (سایه عرشش) در روزی که سایه ای جز سایه اش (سایه عرشش) وجود ندارد، جای می دهد: زمامدار و رهبر دادگستر، و جوانی که در عبادت خدای عزوجل نشو و نما یافته، و مردی که دلش به مساجد پیوسته است، و دو مردی که برای رضای خداوند با هم دوستی و با هم نشست و برخاست کردند، و مردی که زنی صاحب جمال و زیبا از او طلب همبستری کرد و او گفت: من از خدا می ترسم، و مردی که پنهانی صدقه داد بنحوی که دست چپش از آنچه دست راستش انفاق کرده باخبر نشد، و مردی که در تنهائی خداوند را یاد نمود و اشک از چشمانش سرازیر شد. و جوانی که در عبادت خدای عزوجل نشو و نما یافته است))

این جوان در پناه خدا است. خداوند او را حمایت می کند. او را موفق می گرداند. از بخشش خداوند خرسند می شود. جوان گاهی با افکار منطقی به دین می پیوندد. وقتی توبه ی نصوح کنید و با خداوند رابطه ی صادقانه ای داشته باشید و به دین بپیوندید از خوشبخت ترین انسان ها خواهید بود.

4 ـ جوانان خودشان باید آینده شان را انتخاب کنند:

پرسش: آیا می توانیم بگذاریم جوانان خودشان آینده شان را انتخاب کنند یا چنان که جوانان می گویند بر آنان فشار می آوریم؟
پاسخ: من از حامیان پدرانی هستم که به پسران خود آزادی انتخاب می دهند. انسان تنها با تخصصی که به آن علاقه دارد شکوفا می شود. اگر پدرش او را مجبور به تخصصی کند که دوست ندارد استعداد وی شکوفا نمی شود. این در آموزش امروزه ثابت شده است. ما یک هوش نظری داریم و یک هوش عملی. کسی که هوش عملی دارد به مراکز عملی می رود و کسی که هوش نظری دارد به دانشگاه ها و دانشکده های نظری می رود. اما ما دانش آموزی را مجبور به یک چیز نظری می کنیم در حالی که خودش به عملی تمایل دارد و در این جا در حق او اشتباه کرده ایم . روی سخن با پدران است. رئیس گروه ادبیات عربی را پدرش دوست داشت قاضی باشد اما او موفق نشد قضاوت بخواند. از این موارد بسیار است. سیدنا علی می گوید: « فرزندان خود را پرورش دهید و ادب بیاموزید آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند»
پدر دهه ی پنجاهی است اما پسر دهه ی نودی می باشد. پدر تجارب خود را به فرزندش می دهد و دلیل و استدلال برایش ارائه می دهد و علاوه بر آن به فرزندش اجازه ی حرکت می دهد. این اجازه بسیار مهم است زیرا خودش این رشته را انتخاب می کند.
من عبارتی را به برادران گرامی در شام گفتم و اینجا هم می گویم: فرزندان شما از خودتان در نظر من گران بها تر اند. می گویند: چرا؟ می گویم: شما مشتریان ضمنی هستید اما فرزندان شما را از شما می ربایند. هزار جا آنان را می دزدند. اکنون پسر بسیار مهم است. من اولین بار است با شما دیدار می کنم. اما با پدرانتان بسیار دیدار کرده ام. امیدوارم باعث شادمانی پدرانتان باشید و بهترین و بزرگترین کاری که می توانید برای پدرتان بکنید این است که باعث شادمانی و خرسندی اش شوید.

5 ـ ممنوعیت های محیط:

س: درباره ی ممنوعیت های این محیط برایمان بگویید ؟
ج: من یک عبارت فوری یادم آمد. خطرناک ترین چیز برای جوانان دختران منحرف اند. زیرا جوانان از این راه به دام می افتند. هر انسانی از یک جنبه شکار می شود.

 

((مَا تَرَكْتُ بَعْدِي فِتْنَةً أَضَرَّ عَلَى الرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ ))
((پس از خودم فتنه ای بدتر از زنان برای مردان به جای نگذاشتم))

[ مسلم از اسامة بن زيد]

جوانان در آغاز زندگی شکوفا می شود. نیازمند تجربه ی والدین خود در این باره است. در این موضوع نیازمند روش الهی است وگرنه دچار لغزش می شود. حقیقت این است که یک بار لغزیدن باعث اعتیاد و عادت جوان به آن می شود. اگر عادت به گناه کرد باید نشانه ی پایان را بر او نوشت. خطرناک ترین چیزی که باعث می شود جوان بلغزد دختران منحرف هستند. خداوند متعال می فرماید:

﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ﴾
﴿به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‏ تر است زيرا خدا به آنچه مى كنند آگاه است ﴾

[نور: 30]

پاداش دو چندان است. چشم پوشی در سرزمین هایی که انحراف در آن وجود دارد پاداش بسیار زیادی دارد. به خانه پناه برید. خانه را پناه خود قرار دهید. در آخر زمان خانه مانند غار اصحاب کهف می شود: خداوند می فرماید:

 

﴿وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً﴾
﴿و چون از آنها و از آنچه كه جز خدا مى ‏پرستند كناره گرفتيد پس به غار پناه جوييد تا پروردگارتان از رحمت‏ خود بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم سازد﴾

[كهف : 16]

در خانه نماز می خوانید. قرآن می خوانید. درس می خوانید. با پدر و مادر هستید. من می گویم مومن خانه اش بهشت است. مادر، پدر و برادرانش و خانه و کامپیوتر و کتاب خانه اش بهشت اند. اما راه ها و قهوه خانه ها و کافه تریا دارای اشکال است.

6 ـ چگونه دختران را به حجاب تشویق کنیم:

پرسش: حجاب در این سرزمین بسیار سخت است. چگونه می توانیم دختران را به حجاب تشویق کنیم؟
پاسخ: خداوند متعال می فرماید:

 

﴿وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
﴿ اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد ﴾

[نور : 31]

وقتی دختران محجبه زیاد باشد حجاب آسان می گردد.
وقتی دخترانی که حجاب دار زیاد باشند حجاب آسان تر می شود. معنای سخن خداوند چیست:

 

﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾
﴿اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى ‏كند و گامهايتان را استوار مى دارد ﴾

[محمد : 7]

دختران زیادی اگر حجاب داشته باشند برای تمام دختران آسان می شود. و هر چه تعداد حجاب داران کمتر باشد حجاب سخت تر می شود. هر کس دین خداوند را یاری کند و حجاب را میان دختران مومن تشویق کند من تصور می کنم در این آزادی ادیان وجود دارد-این طور می گویند- همسر من کاملا حجاب دارد و کسی چیزی نمی گوید درست است؟
این عبارت را می گویم: جوانی دعوتگر بود و با مردی آمریکایی برخورد نمود که همراه همسرش بود. وقتی آن زن دست به سوی آن جوان دراز کرد تا با او دست دهد جوان خودداری نمود. گفت: اسلام مرا از دست دادن با تو منع نموده است. و توضیح داد: تنها افراد معدودی می توانند با ملکه الیزابت مصافحه کنند و نام هایشان در قانون انگلیس به علت مقام بالایشان وارد شده است. این داعی گفت: اما ما مسلمانان همه ی زنان را ملکه می دانیم و کسی نمی تواند با آنان مصافحه کند مگر بر اساس قانون الهی مجاز به این کار باشد.

7 ـ حکم روان گردان ها و مواد مخدر و سیگار:

پرسش: حکم روان گردان ها و مواد مخدر و سیگار چیست؟
پاسخ: بدترین نام در زندگی ام روان گردان ها می باشد. ارزش های معنوی و روانگردان ها. این نامگذاری بسیار زشت است بگویید: شراب، نگویید: روان گردان. ربطی به روح و روان ندارند. بلکه روح و روان را نابود می کنند. البته که به شدت حرام است. اتحاد شوروی پیش از فروپاشی آن را در تمام سرزمین هایش حرام اعلام نموده بود. یعنی حتما یک چیز ترسناک است. در آمریکا در سال سی وسه کاملا حرام بود. این یک نکته است. ارتباط میان گناه و نتایج آن ارتباطی علمی است. شراب عقل را از بین می برد. همه ی بدی ها را در یک خانه جمع می کند و کلید آن مستی است.
انسان با انتخاب خودش عقل خود را با شراب، مواد مخدر و سیگار از بین می برد. من یک سی دی درباره ی سیگار کشیدن دارم خواهش می کنم سیگاری ها آن را گوش دهند. من به کسانی که پس از شنیدن آن با درک کامل باز هم سیگار بکشند با دلیل علمی آنان را محکوم می کنم. موضوع حلال و حرام نیست. موضوع منافع و سلامتی است. یکی از دلایل حرمت مواد مخدر این است که آیا تا به حال شنیدید کسی در هنگام شروع سیگار بسم الله گفته باشد و وقتی تمام شود الحمدلله بگوید؟

8 ـ چگونه جوانان خود را از فتنه نجات دهند:

پرسش:چگونه جوانان خود را در این کشور از فتنه نجات دهند، خواهش می کنم با زبان ساده و نزدیک به عامیانه پاسخ دهید.
پاسخ: وقتی انسان با مومنان زندگی کند و به خانه و کار پایبند باشد و منحرف نشود غالبا خداوند او را حفظ می کند زیرا هر چه انجام آن حرام باشد نگاه به آن نیز حرام است و هر چه انجام آن حرام باشد گوش دادن به آن نیز حرام است. همنشینی با اوباش با عدالت در تناقض است. خداوند می فرماید:

 

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾
﴿اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد﴾

[توبه : 119]

مهمترین چیز در زندگی جوان انتخاب دوست، پایبندی به خانه و بسنده کردن به کار و خانه است. اگر دوست مومن و متقی داشت از او استفاده کند و با او همنشین باشد. این کار او را در امان نگه می دارد. بزرگترین لغزشگاه دوست ناباب است. خطرناک ترین چیز در زندگی پس از زن منحرف، دوست ناباب است. زیرا او شما را می لغزاند. اگر درک جوان ترجیحی باشد در زندگی موفق است و باعث شادی پدر و مادرش می شود. یک نکته ی دیگر نیز وجود دارد و آن اینکه انسان می تواند زیان گناهان را بشناسد. انسان خود را دوست دارد و اگر زیان گناهان را بشناسد غالبا از آن دوری می کند.

9 ـ ازدواج زودهنگام:

آیا به نوجوانان توصیه می کنید که در سن کم ازدواج کنند؟
پاسخ: من از طرفداران ازدواج بسیار زود جوانان هستم. زیرا همسر یک دژ است و بخصوص در این کشورها.

10 ـ حکم اهدای عضو:

پرسش: اهدای عضو پس از مرگ برای نجات یک بیمار حرام است؟
پاسخ: این یک موضوع اختلافی است و من ترجیح می دهم پس از مرگ اعضا هدیه شود. اما فروش عضو حرام است. اگر انسانی کلیه اش را بفروشد مثلا هزار دلار در هند، به مثابه ی خودکشی یا فروش چیزی است که خداوند به او بخشیده است.

11 ـ حکم سود:

پرسش: حکم سود در اینجا آمریکا چیست؟ من مطمئنم حرام است اما مسلمانان زیادی با این مخالف اند، حکم آن در این سرزمین چیست؟
پاسخ: حرام حرام است چه در سوریه و چه در آمریکا. اگر ضرورتی باشد شخص باید آن را بسنجد. اگر مجبور واقعی باشید می توانید گوشت خوک را بخورید. یا شراب بنوشید. می توانید کفر بگویید. خداوند خودش ضرورت شما را می داند. هر انسانی با خودش یک مفتی کوچک دارد. از قلب خود فتوا بگیرید. اگر هر کس فتوایی داد نباید با سخنان خود بر خلاف سخن خداوند مردم را آشفته سازید.
پرسش: معنای ضرورتی که گفتید چیست؟
پاسخ: کسی یک کولر نیاز دارد. می رود و قرض سود می کند و کولر می خرد. ضرورت یعنی اینکه نگران باشید که مبادا نابود شوید. شما و خانوادتان از گرسنگی، تشنگی و عریانی در حال نابودی هستید. این تعریف جامع و مانع برای ضرورت است. در موارد بسیار نادری ضرورت پیش می آید.

12 ـ بدتری

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر